خط نفوذ و خودزنی پسابرجام(یادداشت روز)

برخی رویکردهای مدیریتی بوی «نفوذزدگی» و خسارت می‌دهد. به نظر می‌رسد با دستکاری در ادراک و محاسبات روبرو هستیم. اگر قرار باشد آمریکا نقشه‌های ضد ایرانی خود را به‌روز‌رسانی کرده باشد، از کدام منافذ وارد می‌شود؟ قطعا ایران به نسبت سال 1332 ده‌ها برابر قدرتمند شده و آمریکا برعکس، به موضع ضعف افتاده است. این تغییر اساسی موازنه را درباره پیروزی و تداوم 40 ساله انقلاب و سپس، ریشه دواندن در عراق و سوریه و لبنان و یمن و بحرین و حتی حیاط‌خلوت کاخ‌ سفید در آمریکای لاتین مشاهده می‌کنیم. در عین حال نباید از مکاید دشمن به‌ویژه در زمینه نفوذ و اخلال و اختلال غافل شد.
1- امیر مومنان علیه‌السلام به مالک‌اشتر فرمود «صلحی را که دشمن تو را بدان بخواند و رضای خدا در آن باشد رد نکن... ولکن الحذر کلّ الحذر من عدوّک بعد صلحه فانّ العدوّ ربّما قارب لیتغفل. اما به تمام معنا از دشمنت بعد از صلح با او برحذر باش که بسیار باشد نزدیک شود تا شبیخون بزند و غافلگیر کند. بنابراین احتیاط پیشه کن و در این کار، حسن ظن را متهم بدار». دشمن، چنانکه در اظهارات کسانی مانند جان ساورز رئیس‌وقت MI6 دیده می‌شد، برجام را بهانه‌ای برای کاستن از سرعت شتابان انقلاب، هدررفت فرصت‌ها و پل (معبر) نفوذ می‌دانست اما در این سو کسانی هستند که هنوز هم خیال می‌کنند برجام، پل دوستی و شراکت ما با آمریکا و اروپاست.
2- رهبر انقلاب در چند سال اخیر تصریح کردند مهم‌تر از برجام، مسئله نفوذ جریانی و فرهنگی دشمن است. ایشان 4 شهریور 94 در دیدار دولتمردان فرمودند «جزو نگرانی‌ها و دغدغه‌های من این است که دشمنان هدف‌هایی را در ذهن می‌پرورانند... دشمنی‌ها کاسته نشده، این را نباید از نظر دور داشت. همه دستگاه‌ها مطلقاً توجه داشته باشند که ما در داخل نقشه طراحی شده دشمن قرار نگیریم و بازی نکنیم؛ که فلان تصمیم سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی کمک بکند به آن بسته دشمن». همچنین 24 شهریور 94 در دیدار فرماندهان سپاه خاطر نشان کردند «یکی از راه‌های نفوذ، ایجاد خلل در باورهای انقلابی و دینی است... دشمنان ما مکرر می‌گویند شما کشور قدرتمند و با نفوذ و اثرگذاری هستید [اما]... این مسئله انقلاب و روحیه انقلابی را کنار بگذارید و دنبال نکنید! اگر روحیه و عملکرد انقلابی نبود، این نفوذ هم وجود نداشت. معنایش این است که انقلاب را بگذارید کنار تا از این قدرت بیفتید تا ما بتوانیم شما را ببلعیم. این را صریحاً به افرادی از جمهوری اسلامی می‌گویند و توجه نمی‌شود به معنا و مفهوم واقعی این حرف».
3- مقتدای حکیم انقلاب 4 آذر 94در دیدار فرماندهان بسیج گفتند «در شیوه نفوذ فردی، عناصر نفوذی با زدن ماسکِ رفتاری یا گفتاری و در چهره دوست، در خانه افراد مورد نظر یا دستگاه و تشکیلات فرد مسئول ورود می‌کنند. هدف مهم‌تر از جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی که در نفوذ موردی تعقیب می‌شود، تصمیم سازی است... نفوذ جریانی و شبکه‌ای، خطرناک‌تر از روشهای دیگر است. در این روش، دشمن در درون ملّت و در داخل کشور شبکه‌سازی می‌کند تا آرمانها، باورها، و در نتیجه سبک زندگی را تغییر دهد. در نفوذ بسیار خطرناک جریانی، مجموعه‌ای از افراد با هدفی دروغین، با روشهای متفاوت با هم مرتبط می‌شوند تا نگاه آنها به مسائل مختلف به تدریج تغییر کند و شبیه نگاه دشمن شود. این زمینه‌ساز تغییر باورها و ارزش‌ها است. به این ترتیب، بدون شناخته شدن و به خطر افتادن، اهداف خود را محقق می‌کنند. مدیران، نخبگان و افراد مؤثر در تصمیمات کلان، هدفهای مشخص پروژه نفوذ هستند».
4- آقای روحانی بهتر از هرکس می‌داند اروپایی‌ها در توافقات
15 سال پیش تعهداتی کردند که زیر همه آنها زدند. با این وجود، توافق برای طیفی از عوام و خواص زینت داده شد. عجیب‌تر اینکه کسانی مانند آقای لاریجانی هم برخلاف تجارب تاریخی، به غرب خوش گمان شدند. لاريجاني آبان83 به روزنامه همشهري گفته بود «در مذاكرات هسته‌اي پاريس، مرواريد غلتان داديم و آب‌نبات گرفتيم. در این مذاكرات، بر پشتوانه اقناع ملي تكيه نشد. برخي وعده‌هاي اروپا مانند مساعدت آنها براي ورود ايران به سازمان تجارت جهاني، معامله مرواريد غلتان با آب نبات است. درخواست‌هايي مانند عضويت در WTO، درخواست يك بار مصرف است، اما دست كشيدن از غني‌سازي كه يك حق است، تكليفي مستمر و دائمي براي ايران ايجاد مي‌كند».
5- ششم آذر ۱۳۸۶ در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه صنعتي اصفهان، دانشجویی از لاریجانی پرسيد «شما گفتيد در مذاکرات سال 1382 درّ غلطان را داديم و آب‌نبات گرفتيم، هنوز هم به این حرف اعتقاد داريد يا خير؟». لاریجانی در پاسخ تاکید کرد «آقای روحانی آن زمان از راه‌هايي استفاده مي‌كرد كه راه‌هاي صحيحي براي مذاكره نبود و من مكررا به آنها درخصوص عواقب اين گونه مذاكرات هشدار داده‌ بودم. هنوز هم معتقدم درّ غلطان را داديم و آب‌نبات گرفتيم». پرسش این است: چه تغییری در رفتار فریبکارانه غرب پدید آمده بود، که آب‌نبات چوبی بعدی غرب، فتح‌الفتوح پنداشته شد و در کمتر از 20 دقیقه در مجلس به تصویب رسید؟ کسانی در جلسات گفتند «باید یک حالی به آمریکا بدهیم تا توافق شکل بگیرد» و در برجام مرتکب همین خطای راهبردی شدند. این رفتار، دشمن را به ادب و انصاف و احترام واداشت، یا مانند گرگی که بوی خون شنیده باشد، وحشی‌تر و عهدنشناس‌تر کرد؟
6- آقای روحانی تصور می‌کند مذاکرات و توافق، پلی بود که فاصله‌ها را برداشت و آمریکا و ما را به هم رساند. به این ادبیات دقت کنید؛ «با روند خوبی داشتیم مذاکره می‌کردیم اما آمریکا خودش پل را خراب کرده و می‌گوید باید چگونه عبور کنم!؟ اگر می‌خواستید عبور کنید، چرا خراب کردید؟ اگر می‌خواستید همدیگر را ببینیم، چرا پل را خراب کردید؟ پل را خراب کرده و آن طرف ایستاده و داد می‌زنند. اینکه نشد. اگر راست می‌گویید بیایید پل را دو مرتبه درست کنید». فردای این سخنان، «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا (رئیس‌پیشین CIA) گفت: «مذاکره پیش‌شرط‌هایی دارد. راهبرد آمریکا، افزایش فشار بر ایران تا زمانی است که شاهد تغییر زیادی در رفتار ایران در داخل و خارج باشیم». آمریکایی‌ها بی‌پروا می‌گویند در حال خصومت و افزایش فشار برای دیکته کردن خواسته‌های خود هستند؛ بی‌آنکه کمترین شرمندگی درباره نقض توافق موجود داشته باشند. اما این طرف، با ادبیاتی عاطفی و حاکی از دلشکستگی، از آمریکا گله می‌شود. در واقع با دو درک کاملا متضاد روبرو هستیم که موضع دولت ما را به‌شدت شکننده می‌کند. روحانی حتی اگر به صلاح خودش و حفظ برجام هم می‌خواست عمل کند، نباید چنان منفعل عمل می‌کرد که آمریکا به دست درازی بیشتر تحریک شود.
7- مذاکرات منتهی به برجام، دولت ما را روی پل عملیات و ضربات آمریکا برد، نه اینکه پلی برای شراکت و دوستی باشد. کسانی که می‌گویند مذاکره با ترامپ را بپذیریم یا حتی او را به تهران دعوت کنیم (چنانکه موسویان عضو اولین تیم مذاکره‌کننده و متهم ارائه اطلاعات به بیگانگان گفت)، متوجه باشند یا نباشند، عملا از روحانی می‌خواهند حلقوم برجام را بفشارد و به دست خود، آن را خفه کند! این دقیقا آرزوی آمریکاست که دولت ایران بپذیرد ضمن ادامه یکطرفه تعهدات برجامی، پای مذاکره جدید بنشیند! نشریه آتلانتیک در این باره تحلیل قابل تاملی دارد؛ «قبول مذاکره جدید با واشنگتن به منزله پذیرش مرگ برجام است. رویکرد ترامپ، با آنچه اوباما انجام داد تفاوت چندانی ندارد. او با اعمال تحریم به ایران فشار آورد تا به میز مذاکره بیاید. وقتی ایران به مذاکره بپردازد، قبول کرده که برجام دیگر وجود خارجی ندارد. اگر روحانی با ترامپ مذاکره کند، دیگر امتیاز منزوی کردن آمریکا را از دست خواهد داد».
8- حجم برخی سوء‌مدیریت‌ها و آدرس‌های کاملا ‌اشتباه -نظیر سیاست‌های اقتصادی یک سال اخیر از جمله درباره ارز و یا آنچه در تبلیغات توافق برجام دیدیم- عادی نیست، به ویژه وقتی اصرار بر ادامه خطاهای پرهزینه نیز به داستان اضافه می‌شود. اکنون صدای برخی کارشناسان اقتصادی که در انتخابات 96 از روحانی حمایت کردند، در آمده است. حسین راغفر اخیرا در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی، برخی سیاست‌های اقتصادی دولت را همسو با سیاست‌های آمریکا و اسرائیل دانست و گفت «مسئله نابسامانی اقتصادی، به سیاست‌گذاری غلط دولت باز می‌گردد. در سایه همین سیاست گذاری‌ها، تخصیص منابع ارزی بی‌سابقه‌ای صورت گرفت که به برباد رفتن ثروت ملی منجر شد. 20 میلیارد دلار ظرف مدتی کوتاه به کسانی داده شد که حتی اسمی از آنها برده نمی‌شود. این اتفاقی نیست. زمانی که کتاب «هنر تحریم‌ها» نوشته ریچارد نفیو را می‌خوانید، می‌بینید تمام این مسائل، برنامه‌ریزی شده است که چگونه مسئولین را در مسیری قرار دهیم که با دست خود منابع ارزی را به فنا دهند. به صراحت می‌گویم نوعی همسویی و هماهنگی میان سیاست‌های آمریکا و اسرائیل با اقدامات غلط برخی مسئولین وجود دارد».
9- این کارشناس اقتصادی همچنین در نشست مؤسسه دین و اقتصاد گفت «سفته‌بازی، دلالی و رانت در مناسبات فاسد، مؤلفه‌های نفوذ و تخریب اقتصاد کشور است. این نگران‌کننده است که دولت در تسخیر گروه‌های رانتی است. این اقدامات، بازی در زمین دشمن است. گویا عده‌ای با آمریکا عقد اخوت بسته‌اند زمینه‌ساز آشوب شوند». این امضاکننده نامه 38 اقتصاددان به رئیس‌جمهور دیروز گفت «امیدوارم سخن ما به گوش مراجع امنیتی برسد. کودتای اقتصادی همسو با ترامپ در حال وقوع است. این اخطاری است درباره طیفی که تفکر بازار آزاد را در زمینه ارز ترویج می‌کنند... دولت در کنترل یک حزب خاص است. سفته‌بازی‌های بازار ارز می‌تواند بخشی از اقشار طبقات متوسط را به زیر خط فقر بکشاند».
10- فرشاد مومني استاد دانشگاه علامه طباطبايي نیز اسفند 95 در گفت‌وگو با روزنامه اطلاعات هشدار داد «دولت در حال آينده‌فروشي و افزايش بدهي‌هاي خارجي است... ما با يک نقطه عطف در تاريخ اقتصادي روبرو هستيم. مسئله خطرناک این است که در دولت، گوشه چشمي هم به بدهي خارجي دارند. کشور ما تجربه‌هاي خطرناک و تلخي از عواقب بدهي‌هاي خارجي در قرن نوزدهم ميلادي و بيستم داشته و بايد اميدوار بود هوشمندي در سطح نهادهاي نظارتي راهبردي کشور پديد بيايد و مداخله کنند تا اين کارهاي بي ضابطه و غيرمحتاطانه را هر چه سريع‌تر متوقف کنيم. دولت در لايحه بودجه سال 1396، مطالبه مجوز 50 ميليارد دلار ايجاد بدهي را کرده است و نوشته مجوزهاي سال‌هاي قبل، براي سال 96 پابرجا خواهند بود. ما در معرض
چشم اندازهاي بسيار نگران‌کننده‌اي هستيم».
11- با وجود خسارات ناشی از سوء‌تدبیر‌های بزرگ در دو عرصه سیاست خارجی و اقتصادی، ناگهان می‌شنویم آقای جهانگیری با فرار به جلو می‌گوید «فساد متاسفانه بزرگ شده و به برخی مسئولین بالای کشور رسیده است، در دوره‌ای که می‌شد و می‌بایست جلوی فساد را می‌گرفتند، نگرفتند و برخی مسئولین را آلوده کردند. راه مبارزه با فساد این بود که با کسانی که به فساد آلوده شده‌اند بدون تبعیض و بدون اینکه به کدام طیف و شخصیت وابسته است؛ برخورد شود. امروز هم راه این است که با فساد بدون هیچ خط قرمز و تبعیضی در همه‌جا مبارزه شود». بسم الله! همین مقام مسئول (فارغ از اتهامات اقتصادی برادرش) باید به مراجع ذی‌ربط امنیتی و قضایی توضیح دهد در کدام فرآیند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، به واگذاری رانتی 18 میلیارد دلار ذخایر ارزی (با اسم مستعار «دلار جهانگیری» و در شکل و شمایل سوپرمنی که مطبوعات اجاره‌ای از او ترسیم می‌کردند) رسیدند و پس از آن هم مردم و تولیدکنندگان و بازار را با نرخ تورم‌زای 10- 11 هزار تومان تنها گذاشتند؟

 
محمد ایمانی

کمی هم آمریکایی باشید!(یادداشت روز)

۱- «برای احترام به مردم آمریکا و برای آن که مطمئن باشند  هرگز منافع شخصی خود را به منافع کشورم ترجیح نمی‌دهم، بعد از انتخاب به عنوان رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، مزرعه بادام‌زمینی خود را که ارثیه پدری و میراث خانوادگی بود فروختم. این اقدام را بر اساس یک سنت جاری  در آمریکا که به قانون تبدیل شده است انجام دادم. قانون«تعارض منافع -CONFLICT OF INTEREST- که به رؤسای جمهور و مقامات عالی‌رتبه آمریکا اجازه نمی‌دهد همزمان با مسئولیت در دولت، به کارهای تجاری و یا هر شغل درآمدزای دیگری اشتغال داشته باشند». بخشی از یادداشت جیمی کارتر، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا است که در آن با گلایه‌ای توأم با تعجب پرسیده است چرا ترامپ به این قانون تن نداده و کماکان به فعالیت تجاری خود ادامه می‌دهد! ‬
رکس‌ تیلرسون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا نیز که قبل از انتصاب به این مقام دولتی، مدیریت اَبر شرکت نفتی«آکسون موبیل» را برعهده داشت همزمان با پیشنهاد دونالد ترامپ برای تصدی این پست، کلیه روابط تجاری خود با آکسون موبیل را قطع کرد. این شرکت نفتی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد «با رکس تیلرسون، مدیر کل سابق آکسون موبیل و نامزد پیشنهادی ترامپ برای وزارت خارجه آمریکا توافق شده است تا در صورت تائید نامزدی وی از سوی کنگره آمریکا، تمامی روابط مالی و تجاری او با آکسون موبیل قطع شود». در این اطلاعیه آمده بود «قطع روابط مالی و تجاری تیلرسون به منظور پیشگیری از تداخل احتمالی منافع او با منافع ملی صورت گرفته است». گفتنی است قرار بود تیلرسون بیش از ۶۰۰ هزار سهمی را که در مالکیت خود داشت بفروشد و از ۴ میلیون دلار پاداش نقدی نیز محروم شود.
 اینکه مقامات آمریکایی در عمل تا چه‌ اندازه به قانون«تعارض منافع» پایبند هستند، موضوع این نوشته نیست ولی آنچه اهمیت دارد اینکه قانون یاد شده در سیستم حقوقی آمریکا وجود دارد و مقامات آمریکایی ملزم به رعایت آن هستند. ماهیت استکباری حاکمیت در آمریکا نیز از اهمیت اجرای این قانون نمی‌کاهد، چرا که قانون تعارض منافع یکی از لوازم ضروری و نیاز حیاتی برای تداوم حاکمیت است و ضرورت آن برای نظام‌های حکومتی عدالت‌خواه و استکباری یکسان است! دقیقا مانند بنزین که برای حرکت خودرو ضروری است و فرقی نمی‌کند که از این خودرو برای کمک به محرومان و خدمت به خلق خدا بهره می‌گیرند و یا آن را در راهی ناصواب به کار گرفته و برای سرقت و جنایت از آن استفاده می‌کنند!
۲- اکنون تصور کنید که اگر همین قانون در جمهوری اسلامی به اجرا در می‌آمد و مراکز اطلاعاتی و نظارتی بر اجرای دقیق آن نظارت می‌کردند، آیا بخش قابل توجهی از ناهنجاری‌های اقتصادی فرصت بروز پیدا می‌کرد؟! پاسخ بدون کمترین تردیدی منفی است. وقتی فلان وزیر صاحب ده‌ها شرکت خصوصی است، و یا فلان مسئول در دولت و یا سایر مراکز نظام در کنار مسئولیت خود به این یا آن کار تجاری مشغول است و با بهره‌گیری از «رانت موقعیت شغلی» و «رانت اطلاعاتی» در کار واردات و صادرات فعال است و... چگونه می‌توان انتظار بهبود شرایط را داشت؟! یکی با دستکاری سایت وزارت صنعت، هزاران دستگاه خودروی لوکس وارد می‌کند، دیگری در بانک مرکزی 160 میلیون دلار و 51 میلیون یورو به فردی که هنوز هویتش را فاش نکرده‌اند پرداخت می‌کند! در فاصله فقط چند هفته ۳۵ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی چپاول می‌شود! عده‌ای با ثبت شرکت‌های صوری در برخی کشورها، برای خرید خارجی با ارز دولتی سند‌سازی می‌کنند! آن دیگری 10500 گوشی تلفن همراه به نام کسی که مدتها قبل از دنیا رفته است وارد می‌کند! فلان مدیر، به تروریست‌های اقتصادی اجازه می‌دهد با کارت بازرگانی یک خانم روستایی و فقیر، ۶۰۰ دستگاه اتومبیل لوکس و گرانقیمت بنز و پورشه وارد کند! و...
باز هم تصور کنید که اگر در کشور ما نیز مانند برخی دیگر از کشورها، ممنوعیت مسئولان و فرزندان آنها از فعالیت‌های اقتصادی به قانون تبدیل می‌شد و دستگاه‌های اطلاعاتی و نظارتی با حساسیت بر اجرای آن نظارت می‌کردند، اینگونه اتفاقات پلشت رخ می‌داد؟!
از کسانی که عقربه قطب‌نمای خود را روی آمریکا تنظیم کرده‌اند این پرسش در میان است که چرا در نمونه‌های مورد ‌اشاره از آمریکا تقلید نمی‌کنند؟! کاش در این زمینه هم کمی آمریکایی بودند!
۳- حضرت امیر علیه‌السلام در مقایسه برخی از سپاهیان سست عهد خود با سپاه معاویه به نکته عبرت‌انگیزی اشاره کرده و می‌فرمایند:
«ای کسانی که به تن حاضرید و به خرد غایب! هر یک از شما را عقیدتی دیگر است.فرمانروایانتان گرفتار شمایند. فرمانروای شما، خدا را اطاعت می‏کند و شما نافرمانی‏اش می‏کنید. فرمانروای آنان، خدا را نافرمانی می‏کند و ایشان سر بر خطِ فرمانش دارند. دلم می‌خواهد معاویه با من معامله‌ای از نوع صرافان کند، به دینار و درهم. ده تن از شما را بستاند و یک تن از مردان خود را به من دهد» (خطبه ۹۷ نهج‌البلاغه).
به یقین و همانگونه که از ادامه کلام امیرالمومنین پیداست، منظور حضرت این نبوده است که ده تن از یاران خود را به دشمن بدهد و یک تن از دشمنان کینه‌توز را به درون سپاه خود جای دهد! بلکه حضرتش پایداری آنان با وجود باطل بودن راهشان و سستی برخی از  سپاهیان  خویش در راه حق را نشانه رفته‌اند. یعنی از سپاه خود می‌خواهد که پایداری را از آنان بیاموزند و نه نستجیر بالله، راه باطل را. یعنی دقیقا درسی که باید در عمل به قانون«تعارض منافع» از دشمن بیاموزیم و آن را در مسیر  نظام الهی جمهوری اسلامی به کار بگیریم و نه چون آمریکا  در تحکیم حکومت استکباری.
4-  حالا به این سه نمونه توجه کنید؛
اول: مرحوم علامه حلّی، از مراجع گرانقدر و دانشمندان بلندآوازه جهان اسلام است كه نام و آوازه و آثار آن بزرگوار همچنان بر تارك حوزه‌هاي علميه مي‌درخشد، از ایشان درباره آب چاه و اين كه آيا بعد از تماس ظرف نجس با آن، كماكان پاك خواهد بود يا نه؟ فتوا خواستند و آن فقيه بزرگوار و با تقوا، پاسخ را به بعد موكول كرد و در اين فاصله فرمود تا چاه آبي را كه در خانه ايشان بود با خاك پر كنند. وقتي از ايشان، علت را جويا شدند، در پاسخ گفت؛ بيم آن داشتم كه وجود اين چاه در خانه‌ام، و نفعي كه از آن مي‌برم، در صدور حكم دخالت كند و نظر فقهي و فتوايم را بي‌آن كه متوجه باشم به سويي بكشاند كه نفع شخصي خويش را در آن مي‌بينم!
دوم: رهبر معظم انقلاب فرزندان خود را با تاکید از هرگونه فعالیت تجاری و اقتصادی منع کرده‌اند. حضرت ایشان به فرزندان خویش فرموده‌اند از آنجا که شما منتسب به من هستید حق هیچگونه فعالیت اقتصادی ندارید. رهبر معظم انقلاب این شرط را برای کسانی که در حلقه اول وصلت با خانواده ایشان قرار می‌گیرند نیز لازم دانسته‌اند. در این میان نکته درس‌آموز دیگری نیز هست که از یکسو نشانه حساسیت حضرتش نسبت فعالیت اقتصادی فرزندان و از سوی دیگر اصرار ایشان بر اجرای عدالت است. حضرت آقا به فرزندان خود فرموده‌اند چنانچه قصد داشتید وارد فعالیت‌های اقتصادی بشوید، به مسئولان ثبت احوال می‌گویم نام مرا از شناسنامه شما حذف کنند.
سوم: نمونه‌ای از پایبندی افراد مومن و انقلابی به فرهنگ یادشده است.
سال‌های اول انقلاب بود، یکی از برادران سپاه در پی آن بود که خودروی پدرش را بفروشد. می‌گفت خودروی سالم و رو‌به‌راهی است و ترجیح می‌دهم به برادران همکارم در سپاه فروخته شود. بر و بچه‌ها چند روزی می‌آمدند و می‌رفتند. صبح یکی از روزهای چهارشنبه بود که برادری برای خرید خودرو به وی مراجعه کرد اما، برادری که قصد فروش خودروی پدرش را داشت از مراجعه‌کننده پوزش خواست و گفت؛ از فروش منصرف شده‌ام! با تعجب پرسیدم؛ چرا؟! به جای پاسخ تلکس محرمانه خبرگزاری را نشانم داد که در آن آمده بود قرار است از روز شنبه بنزین کوپنی شود و گفت؛ با کوپنی شدن بنزین قیمت خودرو‌ها به شدت کاهش پیدا می‌کند و توضیح داد؛ این خبر، امانت نظام است که به علت جایگاه و مسئولیتمان در اختیار ما قرار گرفته است. حق ندارم از این خبر به نفع خود استفاده کنم. پیشانی‌اش را بوسیدم.
این نمونه‌ها نه فقط کم‌شمار نیستند بلکه در میان فرزندان انقلاب به فراوانی وجود دارد. کسانی که برای حفاظت از اسلام و انقلاب و دفاع از جان و مال و ناموس مردم وطنشان همه وجود خود را در طبق اخلاص می‌گذارند و به آوردگاه خون و آتش و دود می‌روند، به یقین منافع مردم کشورشان را با منافع خود تاخت نمی‌زنند. همین‌ها شایسته برعهده گرفتن مسئولیت‌ها هستند و نه فلان مرفه بی‌دردی که سر در آخور دنیا دارد و... بگذریم!

 
حسین شریعتمداری

تشنج!(گفت و شنود)

گفت: روز چهارشنبه آقای روحانی در جلسه هیئت دولت با ‌اشاره به درخواست ترامپ برای مذاکره با ایشان، خطاب به او گفت؛ چرا پل را خراب کردید؟ اگر راست می‌گویید پل را دومرتبه درست کنید، تا به طور طبیعی رفت و آمد درست شود!
گفتم: کدام پل را درست کند؟!
گفت: منظور آقای روحانی این است که ترامپ دوباره به برجام برگردد!
گفتم: وقتی در برجام بود هم که به هیچ‌یک از تعهدات خود عمل نکرد و ده‌ها تحریم جدید هم به آن اضافه کرد! حالا برگردد که چه بشود؟! تا کی قرار است به این برخورد ذلت‌بار ادامه بدهیم؟!
گفت: البته ترامپ، برخورد منفعلانه رئیس‌جمهور را بی‌پاسخ نگذاشته و روز پنجشنبه گروهی با عنوان «اقدام ایران» تشکیل داده تا فشارها و دشمنی‌ها علیه ایران را هماهنگ کند! معلوم نیست چرا دولتمردان کشورمان از این همه بد‌عهدی و خباثت آمریکا پند نمی‌گیرند؟! و...
گفتم: پزشک از بیمار پرسید تا حالا پنی‌سیلین زده‌ای؟ بیمار گفت؛ بله آقای دکتر! و پزشک آمپول پنی‌سیلین را به او تزریق کرد ولی بیمار دچار تشنج شدید شد و با هزار زحمت او را به هوش آوردند. پزشک پرسید؛ مگر نگفتی که قبلا هم پنی‌سیلین زده‌ای؟ و بیمار گفت؛ بله که زده بودم. آن دفعه هم همین‌طور دچار تشنج شدم و...!

مذاکره مجدد یا ورود به میدان تیر دشمن؟! (یادداشت میهمان)


  ابراهیم کارخانه‌ای*


طرح مذاکره مجدد آمریکا با دستور کار از قبل طراحی شده توقف فعالیت‌های موشکی، منطقه‌ای و اعمال محدودیت‌های جدید هسته‌ای که با هدف براندازی جمهوری اسلامی ایران به روش لیبی طراحی گردیده است به قدری گستاخانه است که قلم در بیان آن شرم دارد. اینکه کشوری پس از دو سال مذاکره با هدف زیاده‌خواهی بیشتر از یک توافق چندجانبه خارج و طرف اصلی توافق را این بار به مذاکره برای براندازی فرا بخواند، اتفاقی بی‌سابقه در تاریخ سیاسی جهان است. اگر سیاستمداران کاسبکار و گاوچران آمریکا بر این باورند که ملت هوشمند ایران با فشار اقتصادی پا به میدان فریب آنها خواهد گذاشت، سخت در اشتباه‌اند، چرا که تا زمانی که الگوی مبارزاتی ملت ایران حسین بن علی(ع) است و خون غیرت و شرف بیش از 220 هزار شهید عاشورایی در رگ‌های این ملت جاری است هرگز تن به ذلت دشمن نخواهد داد. خصوصاً اینکه ملت رشید ایران بهشت موعود آمریکا را به عنوان الگوی مذاکرات هسته‌ای آمریکا بر ویرانه‌های لیبی دیده‌اند. از آنجا که مذاکره مجدد حاصلی جز ذلت برای ایران و اقتدار برای آمریکا نتیجه‌ دیگری دربر ندارد در ذیل با کالبدشکافی سیاسی پیامدهای آن به 33 مورد در این باره اشاره می‌گردد:
1. بازسازی و تحکیم جایگاه سیاسی و قدرتی آمریکا در منطقه.
2- ارتقای جایگاه آمریکا در عرصه داخلی و بین‌المللی علی‌رغم خروج از برجام.
3.  تطهیر چهره عهدشکن آمریکا بعد از خروج از برجام در بین دولتها و ملتهای منطقه و جهان
4. مهر تأیید بر اقدام حق به جانب آمریکا در خروج از برجام و طرح مذاکره مجدد از سوی آمریکا.
5. سقوط جایگاه سیاسی جمهوری اسلامی ایران در بین پنج کشور باقی مانده برجام.
6. شکست ابهت، اقتدار و غرور ملی و انقلابی ملت ایران در منطقه و جهان.
7. القاء بازگشت جمهوری اسلامی ایران به دامان آمریکا پس از چهل سال مبارزه.
8. یأس و سرخوردگی در جبهه درونی نیروهای انقلاب.
9. ایجاد دو قطبی و شکاف در جامعه و در بین دولت و ملت.
10. سرکوب روحیه استکبارستیزی و مقابله با آمریکا در منطقه و جهان
11. تضعیف محور مقاومت و افول جایگاه ایران در منطقه.
12. ایجاد سرخوردگی در افکار ملت‌های مسلمان که به انقلاب اسلامی دل بسته‌اند.
13. سقوط جایگاه مردم‌سالاری دینی در منطقه و جهان.
14. تزلزل و به‌هم‌ریختگی در نظام تصمیم‌سازی جمهوری اسلامی ایران علی‌رغم مواضع شفاف در رابطه با عدم مذاکره مجدد با آمریکا.
15. زیر سؤال رفتن تصمیمات سیاسی مسئولین نظام در عرصه‌های داخلی و بین‌المللی.
16. هتک حیثیت، عزت، اقتدار و استقلال جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور نفوذناپذیر در برابر سلطه بیگانه در منطقه و جهان.
17. سست شدن پایه سایر توافق‌نامه‌های جمهوری اسلامی ایران در سطح کشورهای منطقه و در جهان.
18. غیرقابل اعتماد بودن مواضع صریح و شفاف دستگاه سیاسی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با توجه به تناقض در اعلام مواضع.
19. فرو ریختن عنصر مقاومت و ایستادگی در استراتژی دفاعی ایران اسلامی.
20. افزایش فشارها برای عقب‌نشینی جمهوری اسلامی ایران از دیگر مواضع و عوامل قدرتی.
21. انسجام و همبستگی در بین نیروهای مخالف نظام در داخل و خارج کشور و گسست و از هم پاشیدگی در بین نیروهای انقلابی و وفادار به نظام اسلامی.
22. سست شدن پایه‌های سیاسی تصمیم‌گیری نظام اسلامی در منطقه و جهان.
23. فرو ریختن هیمنه و جایگاه انقلابی‌گری جمهوری اسلامی ایران در بین دولت‌ها و ملت‌های منطقه و جهان.
24. تسلیم در برابر فشارها و زیاده‌خواهی‌های آمریکا و پشت پا زدن بر ایستادگی در برابر زورگویی بیگانگان.
25. بی‌محتوایی شعار محوری استکبارستیزی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران.
26. سرخوردگی و یأس در بین نیروهای طرفدار انقلاب اسلامی در منطقه و جهان.
27. سقوط جایگاه اسلامی و انقلابی ایران در بین کشورهای منطقه.
28. عدول جمهوری اسلامی ایران از شعارهای کلیدی و انقلابی که در طی 40 سال گذشته با مضمون ظلم‌ستیزی و استکبارستیزی سر داده است.
29. تضاد بنیادی بین شعارهای نهادینه شده انقلاب در افکار مردم و اعمال مسئولین.
30. پشت پا زدن به رهنمودها و بیانات انقلابی امام خمینی و مقام معظم رهبری در رابطه با ظلم‌ستیزی و مبارزه با شیطان بزرگ.
31. فروپاشی حرکتهای انقلابی با ماهیت اسلامی در منطقه و جهان.
32. از دست رفتن پشتوانه ایدئولوژیک حرکتهای اسلامی در منطقه.
33. سقوط جایگاه سیاسی جمهوری اسلامی ایران از قله مقاومت و پایداری در برابر آمریکا به کشوری مرعوب و محتاج در برابر آمریکا.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
*نماینده دوره‌های هفتم و نهم مجلس شورای اسلامی

رهبر انقلاب اسلامی‌: مجازات مفسدان اقتصادی سریع وعادلانه انجام شود

در پاسخ به نامه درخواست رئیس قوه قضائیه

رهبر انقلاب اسلامی‌: مجازات مفسدان اقتصادی سریع وعادلانه انجام شود

خبرگزاری فارس: رهبر انقلاب اسلامی‌: مجازات مفسدان اقتصادی سریع وعادلانه انجام شود

حضرت آیت الله خامنه ای در پاسخ به نامه درخواست رئیس قوه قضائیه مبنی بر اجازه ایشان به اعمال مجازات اخلال گران در نظام اقتصادی براساس قانون مجازات اسلامی فرمودند: مجازات مفسدان اقتصادی سریع وعادلانه انجام شود.

به گزارش خبرگزاری فارس، رئیس قوه قضائیه در نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به جنگ اقتصادی دشمنان علیه ملت ایران و انجام برخی جرائم از سوی عده‌ای از اخلال گران و مفسدان اقتصادی در این شرایط همسو با اهداف دشمنان، درخواست کرد اجازه اقدامات ویژه در برخورد قاطع و سریع در چارچوب قانون مجازات اخلال گران در نظام اقتصادی کشور و قانون مجازات اسلامی داده شود. در این نامه پیشنهاد شده است که هرگونه تعلیق و تخفیف مجازات اخلال گران و مفسدان اقتصادی ممنوع باشد. رهبر انقلاب اسلامی با این پیشنهاد موافقت و تأکید کردند: مجازات مفسدان اقتصادی سریع و عادلانه انجام گیرد و در مورد اتقان احکام دادگاهها دقت لازم توصیه شود.

متن درخواست رئیس قوه قضائیه و پاسخ رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (ادام الله ظله الوارف) رهبر معظم انقلاب اسلامی
سلام علیکم
با احترام، نظر به شرایط ویژه اقتصادی کنونی که نوعی جنگ اقتصادی محسوب میشود و متأسفانه عده ای از اخلال گران و مفسدان اقتصادی هم در راستای اهداف دشمن موجبات آن را فراهم و مرتکب جرایمی می شوند که ضرورت برخورد قاطع و سریع با آنان را می طلبد، در صورت صلاحدید به رئیس قوه قضائیه اجازه فرمائید در چارچوب قانون مجازات اخلال گران در نظام اقتصادی کشور مصوب ۱۹ / ۹/ ۱۳۶۹ با اصلاحات و الحاقات بعدی و ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ با رعایت موارد ذیل اقدام نماید.
۱- حسب مفاد تبصره ۶ ماده ۲ قانون مذکور شعبی از دادگاه انقلاب اسلامی را با ترکیب سه نفر قاضی با حداقل ۲۰ سال سابقه قضائی (یک نفر رئیس و دو مستشار) تشکیل دهد. رسمیت دادگاه با حضور دو نفر از اعضاء خواهد بود.
۲- محل استقرار این شعب در تهران می باشد و کلیه پرونده های مرتبط، توسط معاون اول قوه قضائیه به آن شعب ارجاع می شود و با تشخیص رئیس قوه قضائیه حسب ضرورت در مراکز استانها نیز قابل تشکیل است.
۳- به تشخیص رئیس دادگاه جلسات علنی و قابل انتشار در رسانه ها می باشد.
٤- کلیه مواعد قانونی لازم الرعایه مندرج در آیین دادرسی از قبیل ابلاغ و اعتراض حداکثر ۵ روز تعیین می شود.
۵- مفاد تبصره ماده ۶۸ قانون آیین دادرسی کیفری در خصوص وکیل، در دادگاه نیز مجری خواهد بود.ه
۶- هر گاه ضمن رسیدگی در دادگاه نقص تحقیقاتی احراز شود دادگاه میتواند رأسا نیز نسبت به تکمیل تحقیقات اقدام نماید.
۷- کلیه اتهامات اشخاص حقیقی و حقوقی و کشوری و لشکری مرتبط با پرونده ارجاعی اعم از مباشر، شرکاء و معاونین در یک شعبه رسیدگی می شود.
۸- هرگونه تعلیق و تخفیف نسبت به مجازات اخلال گران و مفسدان اقتصادی ممنوع است.
۹- در کلیه موارد رسیدگی به جرائم مذکور در صورت وجود دلایل کافی به تشخیص قاضی دادسرا و یا دادگاه حسب مورد قرار بازداشت موقت تا ختم رسیدگی و صدور حکم قطعی صادر می شود. این قرار غیر قابل اعتراض در مراجع دیگر خواهد بود. هر گونه تغییری در قرار، توسط دادگاه رسیدگی کننده صورت می پذیرد.
۱۰- آرای صادره از این دادگاه به جز اعدام، قطعی و لازم الاجرا می باشد. احکام اعدام با مهلت حداکثر ۱۰ روز قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور می باشد.
۱۱- آیین نامه اجرایی این مصوبه توسط رئیس قوه قضائیه تهیه و تصویب می شود.
۱۲- این مصوبه برای مدت دوسال از تاریخ تصویب معتبر می باشد.
والامر الیکم و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

صادق آملی لاریجانی

بسمه تعالی
با پیشنهاد موافقت می شود. مقصود آن است که مجازات مفسدان اقتصادی سریع و عادلانه انجام گیرد. در مورد اتقان احکام دادگاهها دقت لازم را توصیه فرمائید.
والسلام علیکم و رحمة الله

سیدعلی خامنه ای

نیاز ما، انقلاب در مدیریت(یادداشت روز)

 

«ایران از جنبه تهدید خارجی و تهدید اجتماعی، فرهنگی و امنیتی مشکل ندارد چه رسد به اینکه بحران داشته باشد، مشکل ایران، مشکل مدیریتی است» این یک جمعبندی است که می‌توان با آن موافق یا مخالف بود اما نمی‌توان آن را نادیده گرفت به خصوص در این روزها که - البته مثل بعضی مقاطع دیگر- وجود مشکل را همه درک کرده‌اند. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:
1- وضع امنیتی ایران در دو محیط خارجی و داخلی لااقل 10 سال است که تثبیت شده است. تهدید خارجی علیه ایران عملا وجود ندارد و پرقدرت‌ترین دشمن ایران- یعنی آمریکا- به این جمعبندی قطعی رسیده است که حمله نظامی به ایران سبب ویرانی کامل قدرت نظامی آمریکا در منطقه می‌شود و به هیچ‌وجه به مصلحت ایالات متحده نیست. در بُعد امنیت داخلی نیز عوامل تهدیدکننده امنیتی ایران در مقایسه با نیروهای مدافع امنیت کشور اساسا به حساب نمی‌آیند، از بعضی رخدادهای امنیتی- که در هر جای دیگری هم امکان وقوع دارند- که بگذریم، تردیدی نداریم که در 30 سال گذشته وضع امنیتی مطلوبی داشته‌ایم این در حالی است که در دو دهه گذشته، ایران به کمک ملت‌ها و بعضی از دولت‌های منطقه، طرح‌های امنیتی آمریکا،  رژیم صهیونیستی و عوامل دولتی و شبه دولتی  و غیردولتی آنها را در منطقه، خنثی کرده و دایره امنیت منطقه را به طور مرتب توسعه داده است. خب بحث امنیتی چیزی نیست که منکری داشته باشد تا برای اثبات آن به بحث زیادی نیاز باشد. از قضا دشمن الان در پی راه‌هایی است که وجود مطلق امنیت درون و برون مرزی ایران را در «ذهنیت و روان ایرانی» مخدوش کند و بگوید دوران ثبات امنیتی ایران به پایان رسیده است و حال آنکه واقعا اینطور نیست و می‌توان با قاطعیت گفت: طی دهه‌های آینده نیز ایران نه در درون مرز و نه در بیرون مرزهایش «تهدید موثر امنیتی»  نخواهد داشت. البته حتما خواننده فرهیخته این سطور توجه دارد که وقتی  سخن از تهدید موثر می‌کنیم، مراد آن حمله و تخریب امنیتی است که بتواند وضع و روند فعلی را معکوس گرداند و‌گرنه تهدیدات لفظی  دشمنان و یا اقدامات محدودی که اثر واقعی بر «روند امنیتی» ندارند، حتما خواهیم داشت و البته این‌ها چیزهایی نیستند که «تصویر ایران مقتدر» را در ذهنیت دشمنانمان بشکند و آنان را امیدوار گرداند.
2- از بعد مخالفان شناخته شده داخلی، هیچ تهدیدی متوجه کشور نیست و قضایای دی‌ماه گذشته و مردادماه جاری این را اثبات کرد. در این دو ماه- دی و مرداد- با همه تبلیغات گسترده‌ای که صورت گرفت و با همه تاکیدی که از سوی رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی مبنی بر اینکه نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی ایران به هیچ‌وجه قصد درگیر شدن با مخالفان را ندارند، صورت گرفت، تعداد کسانی که در استان‌های مختلف کشور به میدان آمدند از 4000 نفر تجاوز نکرد که البته همه هم یک‌تیپ بودند و تنها چیزی که از وجنات آنان برنمی‌آمد داشتن مشکل اقتصادی بود! این در حالی است که همه به یاد داریم که در حوادث خرداد سال 1360 و بطور کلی در سالهای 60 و 61  چند ده هزار نفر از عوامل منافقین به شکلی کاملا عملیاتی به صحنه آمدند و آن همه جنایت کردند که در آن ماجرا تعداد شهدا به چندین هزار نفر رسید الان از آن سازمان رسوا و سایر گروهک‌ها و در شرایطی که به آنان اطمینان داده شده که نظام قصد برخورد ندارد، به عدد نمی‌رسد که بتوان آن را در حد تهدید یک کلانتری هم به حساب آورد. بنابراین دشمنان شناخته شده خارجی به خصوص آمریکا که از تهدید خارجی به یأس کامل رسیده‌اند، در مرحله تهدید از داخل نیز به یأس کامل نزدیک‌ شده‌اند. در این بین آنچه دشمن را وسوسه می‌کند و به نظر می‌آید دوره زیادی هم نپاید، انجام عملیات روانی با استفاده از ظرفیت فضای مجازی است. فضای مجازی البته جاذبه‌های خود را  دارد ولی آنچه در دی و مرداد در شهرهای مختلف ایران روی داد، نشان می‌دهد رویت دروغ‌پراکنی‌ها و خبرسازی‌ها از سوی مخاطب ایرانی الزاما به معنای «پذیرش» آنها نیست چرا که خیلی‌ها از روی کنجکاوی مایلند از همه‌چیز سر دربیاورند و طبعا در این موضوع حریم و حدود‌ی قایل نیستند اما پذیرش این رؤیت‌ها وقتی توسط مخاطب هوشمند ایرانی با فضای واقعی کشور محک می‌خورد، پذیرش آن را به حداقل می‌رساند. بله فضای مجازی مهم است و حضور نیروهای مومن در این فضاها - البته به شکلی موثر- لازم است اما فضای مجازی به خصوص در ایران اسلامی فقط «حدی از تاثیر» را دارد.
3- این کشور شرایط به شدت پیچیده‌ای را در حالی که قدرت امروز هم نداشت، پشت سرگذاشته است. در سال 1359 یعنی کمتر از 20 ماه پس از پیروزی انقلاب که به هر حال برای تثبیت نظم و نظام جدید به زمانی بیش از این نیاز بود، ما توامان با سه جنگ مواجه بودیم اولین جنگ، جنگ داخلی نظام میان دو طیف لیبرال‌ها با حزب‌اللهی‌ها بود که درست از روز 23 بهمن 57 شروع شده بود و در ادامه به درگیری خیابانی سال‌های 59 و 60 منجر شد؛ دومین جنگ، جنگ نظامی با گروهک‌های مسلح و مسلط در بخش‌های زیادی از استانهای مازندران، گیلان، کردستان، آذربایجان غربی و... بود بعضی از شهرهای این مناطق در مقاطعی کاملا در سیطره گروهک‌های آمریکایی قرار گرفت که دستور کارشان فروپاشی  زودهنگام جمهوری اسلامی از طریق ایجاد تنش‌های شدید قومی و مذهبی بود؛ سومین جنگ، جنگ سنگین‌ زمینی، هوایی و دریایی رژیم بعث عراق به نمایندگی از آمریکا، اسرائیل، انگلیس، عربستان و... بود که با استراتژی فتح سه روزه تهران شروع شد.
به سال‌های 59 و 60 نگاهی بیاندازیم. در آن مقطع تعداد نیروهای پاسدار حدود 30 هزار نفر بود که به جز تعداد محدودی فاقد هرگونه تجربه نظامی و امنیتی بودند، به همین میزان و بسیار مشکل‌تر، وضع نیروهای امنیتی بود که آن هم عملا وجود خارجی نداشت و سپاه همزمان به طور محدود متکفل آن بود، در آن شرایط ارتش و قوای انتظامی در شرایط بسیار بدی قرار داشتند به گونه‌ای که برای حفاظت از پادگان‌های نظامی نیز به کمک نیاز بود و عده‌ای هم با شعار انحلال‌ ارتش، امید به بقا  را از این نیروها که فقط به چند ده هزار نفر‌ می‌رسیدند، گرفته بودند. در آن شرایط ملت ایران توانست با اتکای به خداوند متعال و تحت رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی(س) و با کمک «نیروهای انقلابی» و «روحیه انقلابی» با وجود انواعی‌ از ضعف‌ها به پیروزی برسد و در زمان کوتاهی همه این توطئه‌ها را خنثی کند. یادمان باشد ملت ایران در سال 1367  بر صدام پیروز نشد، این پیروزی در سوم خرداد 1361 و پس از عملیات خرمشهر یعنی درست 20 ماه پس از شروع جنگ روی داد. به تعبیری  مردم ایران در کمتر از 40 ماه، در سه جنگ بسیار سنگین که هر کدام برای فروپاشی کشوری کفایت می‌کرد، به «پیروزی مطلق» رسید؛ پیروزی در جنگ داخلی با خط نفاق و غرب‌گرایی، پیروزی در جنگ امنیتی با گروهک‌های مسلح و پیروزی در جنگ نظامی با مجموعه‌ای از دشمنان خارجی. امروز همان ملت وجود دارد با انواعی از قدرت‌های خیره‌کننده! امروز وقتی از ارتش صحبت می‌کنیم از ارتشی بسیار قدرتمند حرف می‌زنیم وقتی از قوای انتظامی کشور صحبت می‌کنیم از قوایی بسیار توانمند سخن می‌گوئیم وقتی از نیروهای اطلاعاتی سخن می‌گوئیم از یک شبکه اطلاعاتی بسیار قوی سخن می‌گوئیم و... وقتی از سپاه‌ پاسداران و بسیج سخن می‌گوئیم  از چند میلیون انسان با تجربه و بسیار توانمند یاد می‌کنیم و این همه در حالی است که امروز نه آن دشمن داخلی- نفاق و غرب‌گرایی- در موقعیت قدرتمند سالهای59 و 60 است، نه گروهک‌های تجزیه‌طلب و برانداز در آن اندازه از توانایی هستند و نه هیچ دشمنی در خارج از مرزهای ایران، به تکرار تجربه شهریور 1359 وسوسه می‌شود.
4- از جنبه اقتصادی هم کشور به هیچ‌وجه ضعیف نیست و به طور واقعی، دشمن نمی‌تواند از طریق اقتصاد- هرچند برای آن در وزارت خزانه‌داری آمریکا، ستاد جنگ اقتصادی درست شده است- به ایران لطمه بزند. نیاز ایران به ارز در بالاترین رقم
100 میلیارد دلار و در اندازه «نیاز واقعی» کمتر از 40 میلیارد دلار است و این در حالی است که چند برابر این رقم‌ها را می‌توان در بازه زمانی، دو تا پنج ساله مدیریت کرد. الان وضع جهان طوری نیست که آمریکا بتواند درهای آن را روی ایران ببندد و اقتصاد ایران را قفل کند. بله ما در حوزه اقتصادی و بقیه حوزه‌ها یک مشکل دیگر داریم که اساس مشکلات جمهوری اسلامی است و در عین حال عاملان این مشکل کلیدی آدرس غلط داده و اسلامیت نظام یا جمهوریت نظام یا استقلال کشور و یا تعارض آن با سیاست‌های استعماری را اساس مشکل کشور معرفی می‌نمایند!
5- ما در یک کلمه مشکل مدیریتی داریم. اما مشکل مدیریتی ما ربطی به توانمندی مدیریتی ما ندارد. ایران به اندازه‌ای که برای اداره مناسب توامان امورات چندین کشور به فکر و نیروی مدیریتی نیاز باشد، نیروی کارآمد دارد کما اینکه در بعد امنیتی و سیاسی شاهد بودیم که ایران همزمان نقش اول در حل مشکلات بزرگ امنیتی چندین کشور همسایه ایفا کرد، نقشی که نه از عهده آمریکا، نه از عهده ناتو و نه از عهده هیچ قدرت یا مجموعه قدرتی در دنیا برنمی‌آمد. پس ما مشکل‌مان توانمندی مدیریتی و یا کارآمدی فکر مدیریتی نیست. مشکل ما حاکم شدن مدیرانی است که روحیه «حل مسئله» ندارند و نیز باور ندارند که امروز جمهوری اسلامی ایران یک «فکر کارآمد»، یک «قدرت تعیین‌کننده» و یک «کشور توانمند» است.
مشکل این است که حداقل 30 سال است که کشور را در اکثر پست‌های مدیریتی بدست نیروهایی سپرده‌ایم که به توانمندی داخلی در حل مسائل باور ندارد و مسائل ایران را بدون مشارکت غرب، قابل حل نمی‌داند. مشکل این است که برخی از مسئولان ارشد و میانی جمهوری اسلامی به «فکر جمهوری اسلامی» باور نداشته و در نتیجه به فکر آن نیستند. شما این یک فقره را ببینید که معاون بانک مرکزی کشور در رابطه با اتلاف میلیاردها دلار در مسائل اخیر ارزی بازداشت شده است و مسلما اگر پای محاکمه وسط بیاید، بالاترین مدیران قوه مجریه از او حمایت خواهند کرد! چرا؟ برای اینکه از نظر آنان او به توصیه‌ای عمل کرده است که نهادهایی شبیه بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول آن را شرط گشایش روابط مالی با ایران قرار داده‌اند.
برای حل مشکل ایران باید به جمهوری اسلامی بازگردیم، مدیرانی مسئولیت بگیرند که خود جمهوری اسلامی را «مشکل» ندانند. اگر مدیران انقلابی بودند، مردم برای کمک کم و کسری نمی‌گذارند. اگر روحیه انقلابی در مدیران پیدا شود، مشکل نقدینگی کنونی که گره اول است به دست همین مردم باز می‌شود، مردم می‌توانند اندوخته‌های کوچک را به انباشتی بزرگ تبدیل کرده و نیز خودشان انبارهای احتکار باندهای فاسد را بگشایند و امکان احتکار  و یا هر خیانت دیگری را مسدود نمایند. بله مردم هستند، مسئولان باید باشند.

 
سعدالله زارعی

از مذاکره با ترامپ تا آن 5 هواپیمای ملخی!(یادداشت روز)

آرامش«نسبی» که با اقدامات خوب اما ناکافی قوه قضائیه و بسته جدید ارزی دولت بر بازار سکه و ارز حاکم شده چقدر دوام خواهد آورد؟ آیا این آرامش جشن گرفتن دارد؟ اگه «نه» چرا برخی اصلاحاتچی‌ها جشن گرفته‌اند؟ استیضاح آقای ربیعی حرکتی انحرافی بود یا واقعا با هدف مقابله با فساد و بهبود اوضاع اقتصادی صورت گرفت؟ اصلا چرا بازار ارز و سکه افسار پاره کرد و چه کسانی مقصرند؟ به وعده‌های اروپایی‌ها چقدر می‌توان امیدوار بود؟ به مذاکره مجدد با آمریکا چطور؟
در میهمانی‌ها، مترو، اتوبوس، خانه و... اینها از جمله سؤال‌هایی هستند که این روزها زیاد پرسیده می‌شوند و ذهن بسیاری از مردم کشورمان را به خود مشغول کرده است. در این وجیزه تلاش می‌کنیم برای این سؤال‌ها پاسخ قانع‌کننده‌ای بیابیم...
قطعا بسته جدید ارزی دولت که با برخوردهای به‌موقع و قاطع قوه قضائیه با متخلفان و محتکران همراه شد، در بازگشت ولو نسبی آرامش به بازار سکه و ارز موثر بود و هیچ کس، جز همان تروریست‌های اقتصادی، از اینکه قیمت ارز و سکه به‌خاطر این دو عامل چند هزار تومانی سقوط کرد، ناراحت نیست. این آرامش نسبی بنا به دلایلی که در ادامه توضیح خواهیم داد، خوشحالی دارد اما جشن گرفتن هرگز!
این بسته تنها یک «مُسکن» بود. کار مسکن هم، درمان بیماری نیست، تسکین موقت و چند ساعته درد است. اثر مُسکن که تمام شود، درد دوباره برمی‌گردد. آیا عوامل رشد تورم هم با عرضه این بسته از بین رفته است؟پاسخ روشن است. عوامل رشد قیمت‌ها را اگر سرمایه‌های سرگردان و افزایش نقدینگی، مدیریت غلط، تحریم‌ها، تروریست‌های اقتصادی داخلی و خارجی و صدالبته عامل روانی بدانیم، می‌توان گفت، تنها یک یا حداکثر دو عامل از عوامل فوق «تا حدودی» از بین رفته یا ضعیف شده است؛ برخورد قوه قضائیه با تروریست‌های اقتصادی و عامل روانی همراه آن به بهبود این شرایط کمی کمک کرد. اعلام بسته جدید ارزی و سخنرانی کم حاشیه آقای روحانی که با زمان بازگشت تحریم‌های آمریکا همراه شد، توانست تا حدودی، عامل روانی را کنترل کرده و اوضاع را تا حدودی کنترل کند. الباقی عوامل اما هنوز هستند. دولت به کمک کارشناسان اقتصادی و عزل و نصب‌های واقعی(نه سیاسی) باید سایر عوامل را هم مهار کند. در غیر این صورت باید دیر یا زود، منتظر موج تازه از تورم و رکود و فساد و... بود. اثر مُسکن که تمام شود، آش همان‌ آش و کاسه همان کاسه خواهد بود. قوه قضائیه نیز برای حفظ بیشتر این «آرامش» باید برخورد با مفسدان اقتصادی، محتکران و تروریست‌های اقتصادی را سرعت بخشد. آنقدر که مردم از فساد اقتصادی ناراضی‌اند، از مشکل اقتصادی نیستند. قوه قضائیه با برخورد قاطع و سریع با متخلفان به رضایتمندی مردم کمک زیادی می‌کند.
اینکه چرا برخی روزنامه‌های زنجیره‌ای طی دو روز گذشته برای چنین وضعی(بازگشت آرامش نسبی و موقت به بازار) جشن گرفته‌اند، بازمی‌گردد اول، به ماهیت آنها بعد به عملکرد افتضاحشان در 5 سال گذشته. آنها «عامل» وضع موجودند. همین‌ها بودند که با دادن آدرس غلط، دولت را به این روز انداختند. جشن گرفتنشان برای فریب افکار عمومی است. آنها باخته‌اند بنابراین باید دستاوردهای ناچیز را بزرگ جلوه دهند تا بزرگ به نظر برسند. مگر برجام را «فتح‌الفتوح» نمی‌نامیدند؟! مگر تیتر نزدند «تحریم‌ها فرو پاشید.»(!)
اینکه وسط یک افتضاح اقتصادی تمام عیار بیانیه می‌دهند و تیتر می‌زنند: «اصلاح‌طلبان به میدان آمدند» هم یعنی، مثلا «ما تاکنون بیرون میدان بودیم و وضعیت موجود هیچ ارتباطی به ما ندارد!» یعنی« وضعیت موجود تقصیر آقای روحانی است و ما هیچ نقشی در به‌وجود آمدن آن نداریم.»(!) در حالی که متهمان ردیف اول وضع موجود، همین‌ها هستند. این طیف که متاسفانه دولت هنوز هم فاصله خود را با آنها کم نکرده اگر، تمام تخم‌مرغ‌ها را در سبد برجام نگذاشته بودند و به‌جای بزک آمریکا، برای چنین روزی یک راهکار جایگزین ـ و به اصطلاح PLAN B ـ پیش‌بینی کرده بودند، امروز قطعا وضع به‌گونه‌ای دیگر بود.
اگر استیضاح علی ربیعی به‌خاطر در حاشیه امن قرار گرفتن برخی از وزرای اقتصادی بود، این استیضاح کمک زیادی به بهبود شرایط اقتصادی نخواهد کرد. همه می‌دانیم وزارت کار و رفاه بی‌اشکال نبود اما ریشه مشکلات نبود. دولت باید با ترمیم تیم اقتصادی، جابه‌جایی آن چند وزیر، کم کردن امید به بیرون و افزایش اعتماد به درون و از همه مهم‌تر، تغییر ریل و نقشه راه، به مقابله با جنگ اقتصادی دشمن برود.
اروپایی‌ها اما، اختلاف رفتار و عملشان اندازه عددی به بزرگی 180 درجه است. رهبران اتحادیه اروپا طی یکی دو روز گذشته حرف‌های بسیار خوب و دلگرم‌کننده‌ای درباره مقابله با تحریم‌های آمریکا زده‌اند. حتی گفتند شرکت‌هایی را که به تحریم‌های آمریکا «عمل» کنند، خودشان تحریم می‌کنند. اما کنار «حرف‌های خوب» مقامات اروپایی خبر «اقدامات بد» اروپایی هم از راه می‌رسند که، فلان شرکت اروپایی اعلام کرده، از ترس تحریم‌های آمریکا دیگر قادر نیست در ایران فعالیت کند! به قول نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم جنایتکار صهیونیستی «مهم این نیست اروپایی‌ها درباره ایران چه می‌گویند، مهم این است که شرکت‌هایشان در حال خروج از ایران هستند.»
ممکن است عده‌ای به آن 5 هواپیمای ملخی که درست همزمان با بازگشت تحریم‌های آمریکا! تحویل ایران شد ‌اشاره کرده و بگویند، هنوز به اروپایی‌ها می‌توان امیدوار بود. این 5 هواپیمای ملخی بخشی از آن 200 هواپیمایی است که اروپایی‌ها، «موظف» به دادن آنها به ما بودند. پول این هواپیماها نقدا پرداخت شده اما فرانسه زیر تعهداتش زده و آنها را با تاخیر و به صورت قطره چکانی به ما تحویل می‌دهد! کدام ذلت از این بالاتر که فروشنده، پول کالایی را تمام و کمال از شما بگیرد، کالا را نه به‌موقع بلکه با تاخیر و منت و به صورت قطره چکانی تحویل دهد و خریدار کف و صوت‌زنان، مارش پیروزی بنوازد و تیتر بزند: «پرواز هواپیماها بر آسمان برجام»(!) فروشنده با دیدن ذوق‌مرگ شدن ما از تحویل آنچنانی هواپیماها، به چه نتیجه‌ای خواهد رسید؟ آیا به انجام درست و به‌موقع تعهداتش، ترغیب خواهد شد یا ادامه خلف وعده و تحویل با تحقیر کالاها؟ عده‌ای در این کشور دوست دارند به آبروی ایران چوب حراج بزنند چون ایرانی نیستند. فقط بلدند فارسی حرف بزنند.
شاید - تاکید می‌کنیم- شاید، علت تحویل آن 5 هواپیما با بازگشت تحریم‌های آمریکا (15 مرداد) بی‌ارتباط نباشد. خروج ایران از برجام بزرگ‌ترین کابوس اروپا و حتی آمریکاست. این را می‌توان از رفتار و گفتارهایشان فهمید. موگرینی در آن ایامی که به ایران آمد و برخی نمایندگان مشغول گرفتن عکس سلفی حقارت شدند گفت، به ایران آمده تا مطمئن شود، تهران از برجام خارج نخواهد شد! اظهارات دلگرم‌کننده این روزهای اروپاییان نیز با همین هدف صورت می‌گیرد. شاید اگر ترامپ بازگشت تحریم‌ها را امضاء نمی‌کرد، از این هواپیماها هم خبری نبود. فرانسه احتمالا با دادن این 5 هواپیما به گوشه کوچکی از تعهداتش عمل کرد تا مبادا دولت، از برجام خارج شود. اگر این تحلیل درست باشد، تکلیف ما با اروپایی‌ها هم معلوم است.
اگر نتوان به اروپایی‌ها زیاد اعتماد کرد، بالتبع به آمریکایی‌ها اصلا نمی‌توان اعتماد کرد. با این وجود با کمال تعجب عده‌ای از همان زنجیره‌ای‌ها با آوردن چند کلمه «عزت» و «موضع برابر» و «اقتدار» بین جملاتشان، آدرس مذاکره مجدد با آمریکا را می‌دهند! مذاکره با ترامپ! متاسفانه از میان صحبت‌های تلویزیونی اخیر رئیس‌جمهور محترم نیز می‌شد، اثر چنین «تمایلی» را دید. چهار جمله، آمریکا اگر دارایی‌های ما را آزاد کند، رفراندوم چه ایرادی دارد، آمریکا اول کارد را از شانه ما در بیاورد بعد از مذاکره بگوید و از همه مهم‌تر جمله، پیش شرطی برای مذاکره ندارم یعنی، آقای روحانی با احتیاط و تلویح نزدیک به تصریح به ترامپ برای مذاکره چراغ سبز نشان داد! ترامپ وقتی علیه کشورمان رجز می‌خواند و با غرور زیر تعهداتش می‌زند و همزمان از مذاکره می‌گوید یعنی به دنبال تحقیر است. بزرگ‌ترین آرزوی ترامپ قمارباز این است که کنار رئیس‌جمهور کشورمان بایستد و یک عکس یادگاری بگیرد تا به دنیا اعلام کند: «این هم از ایران!» در چنین شرایطی نباید به درخواست مذاکره حریف پاسخ مثبت داد. چشم خیلی‌ها در بیرون از این کشور به گفت‌و‌گوی آن شب رئیس‌جمهور محترم بود. شاید بهتر بود آقای رئیس‌جمهور کمی از موضع قدرت به حریف پیام می‌داد و بخشی از آن فریادهایی که بعضا بر سر منتقدان می‌کشد، بر سر حریف می‌کشید.
ایران در منطقه به گفته دوست و دشمن در اوج اقتدار است. کمر داعش را شکسته، عراق و سوریه را به صاحبانش بازگردانده و آمریکا، رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب را در منطقه تحقیر و ذلیل کرده است. در مذاکره با ترامپ، برسر برنامه‌های اتمی و موشکی آمریکا که مذاکره نخواهد شد. بر سر حضور یا عدم حضور آمریکا در منطقه نیز گفت‌و‌گویی نخواهد شد. موضوع مذاکره با ترامپ را ایشان، چندی پیش اعلام کرده و اطرافیانش نیز هر روز تکرار می‌کنند. موضوع مذاکره، موشک‌های ما خواهد بود. اقتدار منطقه‌ای ایران خواهد بود. سپاه و حشد الشعبی و... خواهد بود. خواهند گفت خلع سلاح شوید تا تحریم‌های اقتصادی را برداریم. کدام احمقی در میانه جنگ و در اوج اقتدار سلاحش را زمین می‌گذارد آن هم برای مذاکره با شخصیتی با مختصات ترامپ که هیچ کس حتی خانواده‌اش به او اعتماد ندارند؟!

 
 جعفر بلوری

بیانیه 50 اقتصاد‌دان کشورمان خطاب به رئیس جمهور

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری فارس، متن بیانیه 50 اقتصاد‌دان کشورمان خطاب به رئیس جمهور به شرح زیر است: 

باسمه تعالی

ملت بزرگوار و انقلابی ایران، همانگونه که می دانید در سال های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ همه جانبه ای توسط استکبار جهانی و ایادی آن بر میهن عزیزمان تحمیل شد. به گواهی تاریخ، ورود و حضور جهادی فرزندان شما نقش بی بدیلی را در عبور از آن بحران و گذار از آن شرایط ایفاء نمود.

اکنون کشور ما در معرض یک جنگ تحمیلی اقتصادی تمام عیار قرار گرفته است که اگرآثار و تبعات آن از جنگ نظامی به مراتب بیشتر نباشد، بطور قطع و یقیین از آن کمتر نیست، و نظام استکباری نقشه­ های شومی برای ترویج ناامیدی و القاء ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران و ناتوانی در حل مشکلات اقتصادی در سر دارد.

یکی از ترفندهای جنگ روانی دشمن برای ایجاد رعب در مردم شریف و تاثیر منفی بر اقتصاد، تحریم نفتی کشور است، در حالی که این امر می تواند به بهترین فرصت برای اقتصاد ایران تبدیل شود و واقعا باید از آن استقبال کنیم. اینکه مسؤلین امر همت اصلی خود را به این معطوف کنند که در هرحال نفت را صادر خواهیم کرد بازی در زمین دشمن است. ادامه وضعیت موجود یعنی فروش نفت برای تامین مخارج کشور منابع خدادادی را هدر داده و ما را به بن بست خواهد رساند.

این وضعیت حساس ایجاب می­کند تا به سرعت مدیریت جهادی و انقلابی در عرصه های اقتصادی کشور ساری و جاری گردد.

ملت ایران مطمئن باشند که با تمسک به لطف و امداد الهی همچون مراحل پیشین از این مرحله نیز با پیروزی و سرافرازی و به سلامت عبور خواهیم کرد.

بدون تردید یکی از مهمترین علل نوسانات و التهابات کنونی بازار سکه و ارز رشد نقدینگی نامتناسب با بخش واقعی اقتصاد و عدم اتخاذ تدابیری برای هدایت صحیح آن به بخش مولد می باشد.

قرار گرفتن اقتصاد ایران در معرض یک جنگ اقتصادی تمام عیار و اثرپذیری آن از شوک های خارجی و سلب اعتماد مردم به دلیل وجود رانت ها و مفاسد اقتصادی به همراه سوء تدبیر اقتصادی دولت بر شدت نوسانات افزوده است.

عدم اطمینان به آینده موجب شده تا برخی از افراد برای حفظ ارزش پول و افزایش ثروت خود به خرید سکه و ارز روی آورده و به دلیل شدت تقاضا، قیمت این قبیل دارایی ها، ساعت به ساعت در حال افزایش باشدکه معیشت عموم مردم را به مخاطره جدی انداخته است.

نوسانات و التهابات ارزی در حالی اتفاق می­افتد که کشور ما در مقایسه با اغلب کشورهای جهان از ظرفیت­ها و امکانات اقتصادی بسی بیشتر و سرشاری برخوردار است.

به طور نمونه ما چهارمین تولیدکننده نفت و دارای اولین ذخایرگازی جهان هستیم. همچنین موازنه در منابع و مصارف ارزی کشور برقرار است در بیشتر سال­ها منابع بر مصارف فزونی داشته است.

با وجود این امکانات و ثروت ملی قابل توجه، چرایی وقوع این التهابات ارزی محل تامل جدی است. شرایط موجود واقعیتی جز پیامدهای ناشی از سوء مدیریت اقتصادی افرادی نیست که با انکار و فرافکنی و نگاه به دست بیگانگان و بدون توجه به ظرفیت های داخلی زمام امور را در دست دارند.  عدم توجه به رهنمودهای رهبری، عمل نکردن به سیاست های کلان و بندهای اقتصاد مقاومتی و عدم رعایت شایسته سالاری نادیده انگاشتن و عدم استفاده از نخبگان جوان و با نشاط در مدیریت کشور و همچنین بی اعتنایی به تذکرات اقتصاددانان پر دغدغه و دلسوز ایران اسلامی از ویژگی­های رویکرد فعلی مدیریت اقتصادی کشور است.

کاهش قدرت خرید و کوچک شدن سفره مردم و افزایش نگران کننده شکاف فقیر و غنی از جمله مصادیق بارز و نتایج مشهود رویکرد مذکور می باشد که می­تواند آسیب­های اعتقادی را نیز به دنبال داشته باشد. امام موسی بن جعفر علیه السلام می فرماید: اوصی والی المسلمین ان لا یفقرهم فیکفرهم. به حاکم مسلمانان سفارش می­کنم که آنان را فقیر نسازد که در نتیجه به کفر آنان بیانجامد.

این سوء مدیریت و تدبیر، گذشته از منافع شخصی و مفاسدی که به دنبال داشته است ، عمدتا ناشی از تبعیت دولت از نسخه های اقتصادی بوده که متاسفانه توسط افرادی تجویز شده است که نه علم اقتصاد متعارف را به خوبی درک کرده و نه  شناخت درستی از ماهیت نظام اقتصادی ایران داشته اند. بدیهی است که با توجه به امکانات و ظرفیت های ملی و توانمندی نخبگان کشور، قطعا راه حل های کوتاه مدت ( و سریع) و بلند مدت برای اعمال اصلاحات اساسی در کشور وجود دارد .

این اصلاحات تنها با استفاده از نخبگان عالم به مبانی علم اقتصاد و توانمند به استفاده صحیح آن، مجرب و مسلط به شناخت دقیق از اقتصاد ایران، پاکدست و معتقد به حفظ و صیانت از بیت المال، دارای روحیه جهادی، مردمی و انقلابی و در صورت ایجاد یک مدیریت یکپارچه اقتصادی در کشور امکان پذیر است.

بدون تردید در میان جوانانی که برای دفاع از اسلام و انقلاب جان، مال و آبروی خودشان را در معرض خطر گذاشتند، نیروهای فراوانی وجود دارند که دارای این ویژگی­ها بوده و آماده اند باز تمام هستی خودشان را برای عزت و سربلندی نظام هزینه کنند.در این صورت است که می توان مسائل و مشکلات را به سرعت برطرف نموده و امید و اعتماد را به مردم، جامعه و بازیگران اقتصادی باز گرداند.

والله المستعان و علیه التکلان

وحید ارشدی، علی امامی‌میبدی، حسین امیری، نعمت الله پناهی بروجردی،محمد جواد توکلی، فتح‌اله تاری، محمداسماعیل توسلی، ایرج توتونچیان، سید عبدالحمید ثابت، علی جابری، احمد جعفری صمیمی، محمدحسین حسین زاده بحرینی، سید رضا حسینی،محمد حیدری، سیداحسان خاندوزی ، محمد جمال خلیلیان ، محمود دهقانی ، پرویز داودی، عطاءالله رفیعی آتانی، سید محمد کاظم رجایی، مهدی رجائی، منصور زراءنژاد، علی اصغر سالم ، وحید شقاقی شهری، احمد شعبانی، احمد صلاح منش، حسین صمصامی، محمودعیسوی، سعید فراهانی، توحید فیروزان ، مهدی قائمی اصل، محمد قربانی ،وهاب قلیچ ، هادی قوامی، جعفر قادری، سیدحسن قوامی ،محمد حسین کریم ، محسن کریمی ، محمد کهندل، غلامرضا مصباحی مقدم، محمد علی متفکر آزاد، محمدمهدی مجاهدی، محمد جواد محقق نیا، غلامعلی معصومی نیا، رضا مقدس، میثم موسائی، سید حسین میر معزی، محمد نصر اصفهانی ،محمد واعظ برزانی ، احمد علی یوسف

بیانیه مهم مجلس خبرگان در مطالبه بهبود اوضاع اقتصادی کشور از سران قوا

 

خبرگزاری فارس: بیانیه مهم مجلس خبرگان در مطالبه بهبود اوضاع اقتصادی کشور از سران قوا

افکار عمومی در انتظار آن است که سران سه قوه، به ویژه رئیس جمهور و مدیران ارشد اقتصادی در عمل و نه صرفاً شعار و سخن، چگونه به مطالبات مکرر ولایت و مرجعیت و علماء و اساتیدو خبرگان ملت در بهبود اوضاع اقتصادی و حل معضلات معیشتی مردم پاسخ می‌دهند.

به گزار ش گروه سیاسی خبرگزاری فارس مجلس خبرگان رهبری طی بیانیه‌ای بهبود اوضاع اقتصادی کشور و حل مشکلات معیشتی مردم از سران قوا را مطالبه کرد.

متن این بیانیه بدین شرح است: در شرایط حساس کنونی که دشمنان اسلام و ملت، با کینه توزی و توطئه ای پیچیده و گسترده، جنگ تمام عیار اقتصادی و روانی و رسانه ای را با هدف ایجاد یاس و ناامیدی و خستگی در ملت پر انگیزه، با نشاط و حاضر در صحنه ایران اسلامی طراحی نمودند و تحریم‌های آمریکا در برابر استحکام درون زا و عزم و اراده ملت کارساز نیست و تأثیر چندانی ندارد. آنچه که شرایط نامناسب اقتصادی را ایجاد نموده است، مدیریت ضعیف اقتصادی و عدم باورمندی به اقتصاد مقاومتی و خط نفوذ دشمن و فساد و اخلال اقتصادی و گره زدن منافع ملی و گشایش اقتصادی به بیگانگان است.

ابتکار عمل حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (دام ظله الوارف)، و دستور تشکیل شورای هماهنگی اقتصادی به سران سه قوه و معاونان آنان با اختیارات ویژه و همچنین فراخوان دولت توسط معظم له و بیان توصیه‌ها و رهنمودها و دستورهای دقیق، اقدامی بسیار مهم در ترسیم نقشه راه اصلاح اوضاع اقتصادی و حل مشکلات معیشتی مردم می‌باشد و رهبری حجت را بر همگان به ویژه دولتمردان تمام کرده است.

افکار عمومی در انتظار آن است که سران سه قوه، به ویژه رئیس جمهور و مدیران ارشد اقتصادی در عمل و نه صرفاً شعار و سخن، چگونه به مطالبات مکرر ولایت و مرجعیت و علماء و اساتید و نخبگان حوزه و دانشگاه و خبرگان ملت در بهبود اوضاع اقتصادی و حل معضلات معیشتی مردم به ویژه محرومین و مستضعفین و طبقات کم درآمد، پاسخ می‌دهند.

خبرگان ملت در این شرایط حساس و به دنبال مطالبات و رهنمودهای مستمر رهبری و بیانات صریح مراجع معظم، با صراحت و شفافیت به ملت عزیز اعلام می‌دارد که آقای رئیس جمهور و تیم اقتصادی و مدیران ارشد مالی و پولی و دیگر قوا، باید پاسخگوی اوضاع نابسامان اقتصادی پیش آمده باشند. از آقای رئیس جمهور انتظار می‌رود بدون ملاحظه، با ایجاد تحول و تغییرات در بخش وسیعی از کابینه و مدیران ارشد اقتصادی و مالی و استفاده از نیروهای بانشاط، با انگیزه، دارای برنامه، کارآمد و توانا، به بهبود اوضاع اقتصادی کمک نماید. همچنین باید نسبت به حل معضلات معیشتی، بیکاری، گرانی و تورم سرسام آور که اقشار گوناگون جامعه را به ستوه آورده است، پاسخ شفاف و روشنی به ملت بدهند. ملت همچنان در انتظار اقدام عملی و تقویت کننده اعتماد و رضایت عمومی توسط رئیس جمهور محترم و ایجاد تغییر و تحول انقلابی و امیدبخش در حل معضلات هستند.

خبرگان ملت، درباره مبارزه قاطع با پدیده قاچاق و کنترل بازار ارز و سکه و اصلاح نظام بانکی و پولی و چرایی معطل کردن ظرفیت کشور در بخش اقتصادی بر برجام و رفع تحریم ها، سئوالات جدی از رئیس جمهور و دولت دارند و از نمایندگان ملت انتظار دارند که با جدیت بیشتر و با روحیه انقلابی، با استفاده از همه ظرفیت­های قانونی در تقویت تولید و اشتغال، حمایت از کالای ایرانی، اصلاح نظام بانکی و پولی، با نظارت بر اجرای قوانین و تحقق مطالبات رهبری و مردم، به بهبود اوضاع اقتصادی و حل معضلات معیشتی مردم و افزایش سطح رضایت مندی عمومی کمک نمایند.

خبرگان ملت از قوه قضائیه به عنوان ملجأ مردم در احقاق حق و اقامه عدل، انتظار دارند، پرچم احیای حقوق عامه و عدالت قضایی را برافراشته نگه دارند و نسبت به کشف جرم و مجازات اخلالگران و مفسدان اقتصادی با سرعت و دقت و شفافیت عمل نمایند. دیگر برای مردم قابل تحمل نیست به طور مکرر خبر اختلاس‌های کلان و فرار غارتگران بیت المال و تاراج سرمایه‌های مردم را بشنوند. لازم است قوه قضائیه و دادستانی‌ها و ضابطین خاص و عام قضایی جهت احقاق حقوق عامه در بخش پولی و مالی و بانکی بیش از پیش و با حساسیت ویژه اقدام و راه‌های نفوذ و اختلاس و اخلال و آشفتگی اقتصادی و سوءاستفاده از بیت المال را سد نمایند.

ملت هوشیار و دشمن شناس ایران اسلامی هرگز اجازه نخواهند داد بدخواهان و اخلالگران به نظم و امنیت عمومی، مسیر مطالبات به حق خویش را در جهت بهبود اوضاع اقتصادی و حل مشکلات معیشتی منحرف نمایند و از مسئولان امنیتی و انتظامی می­خواهیم که شبکه­‌های توطئه و دست های پلید پشت پرده اخلال در امنیت عمومی را شناسایی و تعقیب نمایند.

در سرزمین گرگ‌ها نباید گوسفند بود!

جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی‌شناسد، و ما باید در جنگ اعتقادیمان بسیج بزرگ‌سربازان اسلام را در جهان به راه اندازیم.


امام خمینی(ره)
نامه‌ای برای جناب آقای مطهری، نماینده محترم مردم تهران بزرگ
محمد رفته بود خرمشهر و مصطفی هم معلوم نبود کجاست، پیام داده که در دوکوهه است مادرم باور نمی‌کرد و می‌گفت بچه‌ام رفته جنگ و من می‌گفتم مرا نبردند جنگ آن‌وقت مصطفی که 2 سال از من کوچک‌تر است را ببرند جبهه، کنار سفره در روشنایی شمع داشتیم شام می‌خوردیم، وضعیت به هم ریخته بود، عراق چند روزی بود که به ایران حمله کرده، کسی حرف نمی‌زد، در سکوت صدای خرد شدن نان خشک زیر دندان‌هایمان شنیده می‌شد، یک مرتبه رادیو خبری را اعلام کرد، دشمنان متجاوز در سوسنگرد تعدادی از دختران عرب‌زبان را زنده به‌گور کرده‌اند، هنوز رادیو داشت اطلاعیه را می‌خواند که پدرم محکم زد بیخ گوشم و گفت پدرسوخته نشسته‌ای روبه‌روی من و غذا می‌خوری، من پسر بزرگ کرده‌ام برای چنین روزی که از ناموس این کشور دفاع کند، و......
جناب آقای مطهری سال 1359 شیرین‌ترین کتک را از پدرم خوردم و برای اولین و آخرین بار پدرم مرا از منزل بیرون انداخت تا بروم مثل دو برادر دیگرم از این آب و خاک دفاع کنم، وقتی هم برای آزادسازی خرمشهر مصطفی به شهادت رسید تازه فهمیدیم با دستکاری در شناسنامه‌اش از بسیج عشایر دزفول به جبهه اعزام شده... حالا با توجه به این همه مفسد اقتصادی و عدم برخورد مجلس و دولت و قوه قضائیه با این چپاولگران اقتصادی و ناکارآمدی دولت تدبیر و امید که نه تدبیری داشته و نه امیدی برای ملت گذاشته آیا می‌توانم به فرزندانم برای دفاع از این آب و خاک مثل پدرم نهیب بزنم...
جناب آقای مطهری: وقتی مسئولین که باید جواب یاوه‌گوئی‌های ترامپ و وزیر خارجه‌اش را بدهند دل مشغولی بزرگشان حضور زنان در ورزشگاه می‌باشد، و آنانی که باید به دشمن چهره‌ای از خشم و غضب نشان دهند لبخند حواله حریف می‌کنند، وقتی هنوز برخی دلیل ناکامی برجام را موشک‌پرانی سپاه می‌دانند نه بدعهدی و پیمان‌شکنی آمریکا، من به نهایت افول قدرت دیپلماسی پی می‌برم، مصیبتی از این بالاتر که امیرنشین بحرین و امارات برای ایران بزرگ شاخ و شانه بکشند و سرداران حوزه سیاست روزه سکوت بگیرند، یا... راستی با این شرایط آیا «عزیز» ما می‌تواند مثل شما نگران حضور بانوان در ورزشگاه باشد، این عزیزی که عزیز شده به‌خاطر عدم تطبیق اندیشه‌اش با نوع تفکر و اندیشه شماست.
در همیشه تاریخ این ‌اشتباهات و خطاهای راهبردی سیاستمداران بوده است که آتش جنگ را شعله‌ور نموده است، و سرزمین‌های بسیاری را به دامن دشمنان انداخته است. در این خطاهای راهبردی ملت‌ها و اول از همه نظامیان کشور تاوان ندانم‌کاری سیاستمداران را پرداخته‌اند. وقتی در مقابل زوزه چند تا گرگ برخی متولیان سیاست خود را به تماشای این و آن مشغول کرده‌اند، چه کسی باید جوابی به هتاکی‌های دشمنان مردم و کشور بدهد؟ اصلا هیچ متوجه شده‌اید چرا دشمنان دین و ملت و کشور در این چند سال اخیر این همه بر علیه کشور ما شاخ و شانه می‌کشند و مرتب مردم ما را تهدید می‌کنند؟ آیا غیر از این است این هجمه‌ها و گستاخی نتیجه دیپلماسی لبخند بود؟ آمریکا اگر برای این نوع دیپلماسی تره‌ای خرد می‌کرد حداقل به ظاهر هم شده، احترامی برای متولیان و بنیان‌گذاران این نوع سیاست قائل می‌شد. ترس امثال حقیر از این است که فردا داد بزنید این مشکلات از ناشکری نعمت برجام است.
...آقای نماینده مجلسی که در بزنگاه‌های حساس انقلاب، قلم و کاغذت گم می‌شود و یادت می‌رود باید به رئیس‌جمهور نامه بنویسی و از سفره خالی مردم شکایت کنی و یادت می‌رود در زمانی که مرزبانان ما مظلومانه در نقاط مرزی برای امنیت کشور و ملت به شهادت می‌رسند وزیر کشور و اطلاعات را صدا بزنید و از شهادت مظلومانه سربازان سؤال کنید، راستی چرا در انفجار آنی بازار سکه و دلار قلم و کاغذ به دست نگرفتید و رئیس‌کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد را مورد خطاب قرار ندادید و از وضع موجود شکایت نکردید.
راستی جناب آقای مطهری شما و همکاران محترمتان از خود پرسیده‌اید وزیر اقتصاد که مدت زمان زیادی سکاندار گمرک کشور بوده چرا به فکر بستن رخنه‌های نفوذ قاچاق کالا نبوده و از تلاش برای تهیه تجهیزات اولیه بازرسی در مبادی ورودی و گمرک کشور عاجز بوده است؟ چرا این آقا به فکر استفاده از دستگاه‌های ایکس ری نبوده است، نخواسته و یا نتوانسته و یا علم و آگاهی نسبت به این‌گونه تجهیزات نداشته است، راستی چرا؟
البته ذوق‌زده نشوید، اگر شده سنگ بر شکم ببندیم و در شعب ابوطالب (انقلاب اسلامی) با نصف هسته خرمایی روزگار را به سر ببریم دهان دشمنان این مملکت و مردم را خرد خواهیم کرد، که سربازان ولایت چون حلاج‌ها طناب دار خویش به دوش می‌کشند و در پی وصل یار،آواره دشت و بیابان هستند.
من به عنوان یک بسیجی اعلام می‌کنم نظام جمهوری اسلامی ایران در تمام رفتارهای خود از سازمان‌های بین‌المللی مجوز گرفته است، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای رشد و ارتقا و پیشرفت صنایع موشکی و نظامی از نظام بین‌الملل مجوز دارد.
آقای مطهری:
 دنیایی که امروز ما را تروریست می‌خواند چرا ترور ناجوانمردانه پدر شهیدت را محکوم نکرد، مگر نه برای فلان خانم همه سینه چاک کردند و بیانیه دادند و شال عزا به گردن گرفتند و گوش فلک را کر کردند، دیروز در حملات کور منافقین به مردم کوچه و بازار و ترور 17هزار شهروند ایرانی و انفجار ساختمان نخست‌وزیری و حزب جمهوری اسلامی کجا بودند، سکوت سازمان‌های بین‌المللی و دولت‌های حامی حقوق بشری در حمله نظامی و همه‌جانبه عراق به ایران اسلامی و‌ اشغال بخش وسیعی از سرزمین ایران و عدم حرکتی از سوی نظام بین‌المللی برای دفع این تجاوز آشکار، و یا زنده به گور کردن زنان و مردان عرب‌زبان در دشت آزادگان، نظام جهانی استکباری به ما فهماند و مجوز داد تا فقط خودمان باید به فکر خودمان باشیم. طبق اسناد موسسه فرهنگی هنری غدیر فقط در خوزستان 4322 کودک و نوجوان در جنگ تحمیلی مظلومانه به شهادت رسیدند. در این مورد سازمان یونیسف که حامی کودکان و نوجوانان است حتی یک برگه اعتراضی ننوشت و به ما برای دفاع از کودکان و نوجوانان کشورمان مجوز دفاع از جانب خط تماس خودی داده است. بمباران شدید 18 نقطه سنندج در مدت زمان 15 دقیقه، با 230 شهید در 28 دی 1365 یادتان هست؟ می‌دانید چرا دزفول لقب پایتخت مقاومت ایران را گرفت؟ آنچنان در طول جنگ تحمیلی این شهر در سکوت مجامع بین‌المللی مورد اصابت موشک قرار گرفت که به بلد صواریخ(شهر موشک‌ها) مشهور شد، اندیمشک در طولانی‌ترین بمباران جنگ تحمیلی با یک ساعت و 45 دقیقه پیش از 300 شهید و 1000 زخمی، و یا 1362 مورد بمباران و حملات موشکی به مدارس در سطح کشور که مدرسه پیروز بهبهان، مدارس میانه، و بروجرد جزیی از این مدارس هستند آیا بی‌تفاوتی مجامع جهانی در مقابل بمباران‌های شیمیایی دشمن بعثی در جبهه‌ها، به بمباران شیمیایی شهر سردشت منجر نشد؟ آیا سکوت سازمان‌های عریض و طویل حقوق بشری باعث نشد سایر روستاهای ما مورد اصابت بمب‌های شیمیایی عراق قرار بگیرند؟ حتی دو روز بعد از قبول آتش‌بس روستای زرده در کرمانشاه در مورخه 31 تیر 1367 هدف بمباران شیمیایی دشمن قرار گرفت راستی حضرتعالی از حال و روز مردم شهر سردشت و زرده خبر دارید؟ شورای امنیت سازمان ملل در مقابل 290 مسافر هواپیمای مسافربری ایران که توسط ناو وینسنس آمریکا مورد هدف قرار گرفت و همه به شهادت رسیدند، چه اقدامی انجام داد؟ این همه جنایت ضدبشری بر علیه ملت ما و سکوت خفت‌بار زبان و قلم رسانه‌های جهانی و سازمان‌های بین‌المللی چیزی جز صدور مجوز ساخت و تهیه سلاح‌های بازدارندگی را در پی داشته است؟ برای نظام انقلاب اسلامی و ملت و نیروهای نظامی ما، اینها با سکوت و بی‌تفاوتی خود مجوز رشد صنایع نظامی را برای ما صادر نمودند.
برای هر عقل فهیم و صاحب وجدان بشری تنها مروری بر عمر 40ساله انقلاب اسلامی کافی است تا به جنایت مخالفین ایران و این انقلاب بر علیه ملت ایران مهر تائید بزند.
جناب آقای مطهری:
چه سندی بالاتر از جنایت جهانی عربستان و ائتلاف نامیمون آنها بر علیه مردم فقیر یمن می‌توانیم به ناکارآمدی نظام بین‌الملل به شما نشان دهیم تا متوجه باشید در سرزمین گرگ‌ها نمی‌توان گوسفند ماند. چه اعترافی بهتر از دبیرکل سابق سازمان ملل که به‌خاطر پول عربستان حرف خود را از محکوم نمودن جنایات آل‌سعود  بر علیه مردم یمن پس گرفت؟ سرانجام توافق و فرجام برجام‌های لیبی و عراق مگر از حافظه مبارک رفته است که امنیت فردای ملت و کشور را به مخاطره می‌اندازید.
من فکر می‌کنم شما نه به عنوان دلسوز ملت و نه دلسوز دولت در هیچ زمینه‌ای تاکنون قدمی برای این دو مورد برنداشته‌اید، که اگر چنین بود باید برای حفظ دولت امیدتان برای مبارزه مفسدان اقتصادی و برخورد شدید با رانت‌خواران یقه پاره می‌کردید، برای رونق سفره مردم فکری اساسی می‌کردید، برای عدالت اجتماعی و توازن در قوانین و معیشت قشر کارگر حساب و کتابی باز می‌کردید.
جناب آقای مطهری نماینده محترم مردم شریف و بزرگ تهران، من به آقای روحانی رای ندادم در هیچ دوره‌ای نظرم به او مثبت نبوده‌، ولی وقتی انتخاب شد به عنوان ایرانی او را به عنوان ریاست‌جمهوری قبول کردم و حرف‌هایش را می‌شنیدم. خوب است بدانید، وقتی ریاست جمهور در مورد حذف داوطلبانه یارانه برای کمک به اقتصاد دولت و قشر آسیب‌پذیر جامعه از مردم کمک خواست، من جزء اولین و محدود افرادی بودم که داوطلبانه نام خودم را از لیست یارانه‌بگیرها حذف نمودم و فکر می‌کنم دوستان لیست امید برای کمک به تدبیر دولت باید زودتر از همه این کار را کرده باشند.
یادش بخیر مرحوم مادربزرگم، بچه که بودیم وقتی من و مصطفی برای بازی به کوچه می‌آمدیم می‌گفت حواستان باشد اگر سگ‌ها به شما حمله کردند فرار نکنید، محکم بایستید و با خشم به آنها نگاه کنید، خودشان دمشان را می‌گذارند روی کولشان و می‌روند، آن‌وقت دستی می‌کشید روی سرمان و می‌گفت حواستان به هم باشد.

مرتضی طیبی

فتخار! (گفت و شنود)

  گفت: خانم موگرینی گفته است؛ اتحادیه اروپا تمایل دارد روابط اقتصادی و تجاری با ایران را افزایش دهد، اما این همکاری‌ها به دلیل تحریم‌های آمریکا دشوار است!
گفتم: یعنی چی؟!
گفت: ‌ای عوام! منظورش این است که اروپا نمی‌تواند تحریم‌های آمریکا را نادیده بگیرد و با ایران روابط تجاری داشته باشد.
گفتم: وقتی اروپا رسما اعلام می‌کند که حاضر نیست با ایران روابط تجاری داشته باشد، پس دولت معطل چیست و چرا دست روی دست گذاشته و هنوز هم به حضور ذلت‌بار در برجام ادامه می‌دهد؟!
گفت: خب برای اینکه دولت طی ۵ سال گذشته همه امکانات و ظرفیت‌های کشور را از حلقوم مردم بیرون کشیده و پای برجام ریخته و حالا هم برای حفظ موقعیت خود، اصرار دارد سرنوشت کشور را به برجامی که دیگر وجود ندارد گره بزند! و به برجامی که هیچ دستاوردی نداشته و ندارد افتخار کند!
گفتم: یارو می‌گفت وقتی می‌گویند به افتخارش دست بزنید، نمی‌دانم افتخارش کجاست که باید بهش دست بزنم؟!

کدام چرخ این‌کالسکه نمی‌چرخد؟! (یادداشت روز)


  ۱- افزایش لجام گسیخته و لحظه‌به‌لحظه نرخ دلار و سکه با هیچیک از معادلات اقتصادی همخوانی نداشته و قابل توضیح نیست و این پرسش آزار‌دهنده را در افکار عمومی پدید می‌آورد - و آورده است- که علت چیست؟! چه اتفاق غیر‌منتظره‌ای رخ داده است که در فاصله کوتاهی نرخ دلار از ۴ هزار تومان به ۱۱ هزار و چند صد تومان صعود می‌کند و قیمت سکه از یک میلیون تومان به ۴ میلیون تومان می‌رسد؟! پاسخ این سؤال بر عهده کیست؟ دولت؟ مجلس؟ دستگاه قضائی؟ و...؟ آنچه بی‌تردید می‌توان گفت اینکه تمامی آنها در پیدایش شرایط پلشت و فاجعه‌بار این روزها مقصرند، هر چند که میزان تقصیر و یا قصور آنها می‌تواند متفاوت باشد که هست. اما روی سخن در این وجیزه با مراکز اطلاعاتی و امنیتی کشور است که در این میان چه کرده‌اند؟! ناتوانی آنها در ریشه‌یابی این توطئه باورکردنی نیست، چرا که آنان از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا‌کنون، یعنی نزدیک به ۴۰ سال، با تمامی سرویس‌های اطلاعاتی جهان درگیر بوده‌اند و از رهگذر این درگیری بی‌وقفه، تجربیات گرانبهایی ‌اندوخته و ضربات خرد‌کننده‌ای بر عوامل داخلی و بیرونی آنها زده‌اند به گونه‌ای که حتی فهرست ضرب‌‌‌شست‌های آنان به سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی دشمن نیز مثنوی هفتاد من کاغذ است. از این روی به وضوح می‌توان نتیجه گرفت که کشف اتاق عملیات جنگ اقتصادی دشمن در داخل کشور و زدن سرپل‌های بیرونی آنها برای نیروهای اطلاعاتی به آسانی امکان‌پذیر است. به‌عنوان مثال- و فقط به‌عنوان مثال-  بهره‌گیری از شگرد تعقیب و مراقبت و شنود مکالمات تلفنی آنها می‌تواند نیروهای اطلاعاتی را به کانون اصلی توطئه برساند. نفوذ در شبکه اخلالگران اقتصادی، منبع‌یابی، اطلاعات وارونه، گستردن تور امنیتی، جابه‌جایی حلقه‌ها... و دهها راهکار دیگر از ابتدایی‌ترین روش‌های کشف و انهدام اینگونه شبکه‌هاست که سربازان گمنام امام زمان -‌ارواحنا له الفداء- چیره‌دستی مثال‌زدنی خود در بهره‌گیری از این روش‌ها را بارها نشان داده و به اثبات رسانده‌اند. کشف شبکه اخلالگران اقتصادی که پیچیده‌تر از شکار هوایی عبدالمالک ریگی، نفوذ در شبکه جاسوسی سیا، کاشتن نیرو در اینتلیجنت سرویس انگلیس، ارائه اطلاعات گمراه‌کننده به ناو آمریکایی، شکار منبع در گروه‌های اپوزیسیون و صدها نمونه مشابه دیگر نیست. مثلا شنود مکالمه عوامل داخلی این شبکه با دو صرافی بزرگ در امارات که نقش تعیین‌کننده‌ای در اخلال ارزی چند ماهه اخیر داشته‌اند می‌توانست گره‌گشا باشد و...
۲- با شناختی که از تعهد انقلابی و پاکباختگی توام با کارآمدی و توانمندی سربازان گمنام امام زمان(عج) در دست است، حتی در دورترین افق ذهن هم کمترین احتمال بی‌توجهی آن عزیزان به ماجرای مورد ‌اشاره جایی ندارد و همین نکته است که سؤال یاد شده در صدر این وجیزه را پیچیده‌تر می‌کند! و به این احتمال دامن می‌زند که مبادا در مسیر انجام ماموریت آن عزیزان مانعی پدید آورده باشند؟! چه کسانی به عزیزان وزارت اطلاعات اجازه پیگیری و کشف سرنخ‌ها را نمی‌دهند؟! و یا پس از کشف سرنخ‌ها، در مسیر بازداشت مفسدان اقتصادی سنگ‌اندازی می‌کنند؟! این احتمال با توجه به مواردی از رانت‌خواری‌ها و سوء‌استفاده‌های کلان مالی که در برخی از دستگاه‌های دولتی اتفاق افتاده است، قوت بیشتری می‌گیرد.
واردات هزاران دستگاه خودرو با دستکاری برخی از مدیران وزارت صنعت در سایت این وزارتخانه، پرداخت ۱۶۰ میلیون دلار و ۵۱ میلیون یورو از سوی بانک مرکزی به فردی که هنوز هویتش را فاش نکرده‌اند، چپاول حداقل ۳۵ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی ظرف فقط چند هفته، ثبت شرکت‌های صوری در برخی کشورهای خارجی و سند‌سازی برای خرید خارجی با ارز دولتی، در حالی که با خودشان معامله کرده‌اند! واردات ۱۰۵۰۰ گوشی تلفن همراه به نام کسی که مدتها قبل از دنیا رفته است! خرید ۳۸ هزار و دویست سکه توسط شخصی که پادوی یک شرکت بوده است! واردات ۶۰۰ دستگاه خودروی بنز و پورشه با کارت بازرگانی یک زن فقیر روستایی و... از جمله مواردی است که به یقین از نگاه تیز‌بین عزیزان اطلاعاتی پنهان نمانده است، اما چرا علاج واقعه، قبل از وقوع نشده است؟! کدام مانع در میان بوده است؟! همین چند روز قبل بود که رهبر معظم انقلاب خطاب به رئیس‌جمهور تاکید کردند «وقتی کسی تخلف می‌کند برخورد قاطع کنید. در همین شرکت‌های صوری که درست کرده‌اند و آمدند به‌عنوان اینها ارز گرفتند، دستگاه امنیتی باید دنبال کند».
۳- آیا برادران عزیز اطلاعات بین سه گزاره، افزایش لجام گسیخته قیمت سکه و ارز که موجی از گرانی سایر کالا را نیز در پی داشته است،  اظهارات هفته قبل ترامپ که گفته بود آماده مذاکره با رئیس‌جمهور ایران است و معرکه‌گیری پادوها و حامیان همان مفسدان اقتصادی برای مذاکره با ترامپ، رابطه‌ای نمی‌بینند؟! و این سه رخداد را جدای از هم تلقی می‌کنند؟!
چه کسانی همزمان با تهدید آمریکا به تحریم بیشتر، قیمت سکه و ارز را افزایش می‌دهند؟ اگر این افزایش از یک کانون و مرکز واحد مدیریت نمی‌شود چرا کاملا هماهنگ است؟! به‌عنوان مثال، چرا یکباره نرخ دلار فلان مقدار افزایش می‌یابد و مبلغ این افزایش در هیچ نقطه دیگر کشور رقمی بیشتر و یا کمتر از آن نیست؟! افزایش قیمت سکه نیز دقیقا با همین فرمول دنبال می‌شود! اتاق فرمان این مفسدان اقتصادی کجاست؟ اگر هم این اتاق فرمان در خارج کشور باشد - که هست- بالاخره باید دستورالعمل آن از طریق یک کانال و حلقه واسط به داخل کشور دیکته شود. آیا شناسایی این اتاق فرمان و حلقه یا حلقه‌های واسط آن برای سربازان گمنام امام زمان- ارواحنا له الفداء- دشوار است؟ به یقین نیست. انگیزه قوی و مثال‌زدنی آن عزیزان برای مقابله با این جرثومه‌های فساد و تباهی نیز غیرقابل انکار است. پس کجای کار لنگ است و کدام چرخ این کالسکه نمی‌چرخد؟!
۴- ترامپ همزمان با خروج از برجام، اعلام کرد که ایران به‌زودی از آمریکا درخواست مذاکره خواهد کرد! اما اقدام ترامپ به‌اندازه‌ای باج‌خواهانه و نفرت‌انگیز بود که حتی طرفداران
«توافق به هر قیمت» نیز جرأت مذاکره نداشتند. ترامپ که پاسخ مورد انتظار خود را از ایران دریافت نکرده بود، حداقل ۵ بار دیگر هم این ادعا را تکرار کرد (۱۹ اردیبهشت / ۲۵ خرداد/ ۲۱ تیر /
۸ مرداد / ۱۰ مرداد). که به وضوح از نیاز جدی آمریکا به مذاکره با ایران حکایت می‌کند. اکنون ۲ سؤال اساسی مطرح است.
اول؛ آنکه اگر آمریکا به انجام این مذاکره نیاز مبرم نداشت چرا ترامپ در هر فرصتی این خواسته خود را مطرح کرده است؟! و دوم اینکه؛ چه کسی می‌تواند کمترین تردیدی داشته باشد که استقبال‌کنندگان از خواسته ترامپ برای مذاکره با ایران پادو‌های آمریکا و دشمنان مردم این مرز و بوم هستند؟! چه کسانی در داخل کشور از مذاکره با ترامپ استقبال کردند و هنوز هم می‌کنند؟ این جماعت به خوبی می‌دانند که آمریکا و مخصوصا ترامپ به هیچ عهد و پیمانی پایبند نبوده و نیست و این واقعیت را بارها آزموده و به آن اعتراف نیز کرده‌اند. پس چرا بلافاصله بعد از اعلام آمادگی ترامپ برای مذاکره، زبان و قلم به استقبال از او می‌چرخانند و تنها راه عبور از مشکلات اقتصادی پیش‌روی را در مذاکره با ترامپ معرفی می‌کنند؟! آیا این واقعیت تلخ قابل انکار است که پادوهای ترامپ در داخل کشور، میان خود تقسیم کار کرده‌اند؟! عده‌ای نرخ ارز و سکه را جهش می‌دهند و موجی از گرانی‌های افسار گسیخته می‌آفرینند و عده‌ای دیگر در همان حال که ملت از گرانی‌های افسار گسیخته به تنگ آمده‌اند، آدرس مذاکره با ترامپ را می‌دهند و این مذاکره را تنها راه عبور از مشکلات معرفی می‌کنند!
۵- آیا مقابله با پادوهای داخلی دشمن و جریان آلوده‌ای که آشکارا برای تحمیل فشار اقتصادی و تنگی معیشت به مردم تلاش می‌کند وظیفه وزارت اطلاعات نیست؟! دشمن سگ‌های هار خود را رها کرده است، چرا باید سنگ‌ها بسته باشند؟!
 امروز دشمن با همه توان به میدان آمده است و رسالت سربازان گمنام امام زمان(عج) بسیار خطیر و تعیین‌کننده است. اگر کسانی در مسیر حرکت شما عزیزان سنگ‌اندازی می‌کنند، آنها را در هر جایگاه و مقامی که هستند به ملت معرفی کنید. شاید یکی از مصادیق آتش به اختیار معرفی آنان به
مردم باشد.

حسین شریعتمداری

تظاهرات گرگ ها ‌برای آزادی گوسفندان !

به گزارش بولتن نیوز :چوپان گله را به آغل برد و همه درهای آن را بست. گرگ‌های گرسنه سر رسیدند و درها را بسته یافتند و از رسیدن به گوسفندان ناامید شدند.
گرگ های گرسنه در این فکر فرو رفتند که چگونه می توان گوسفندان را از آغل بیرون کشید؟

سرانجام گرگ‌ ها به این نتیجه رسیدند که راه چاره، ایجاد هیاهوئی که جلوی خانه چوپان است. هیاهوئی که طی آن آزادی گوسفندان را فریاد بزنند.

گرگ‌ها به دور آغل چرخیدند و زوزه و فریاد کشیدند که چرا گوسفندهای بیچاره را از حق آزادی محروم کرده و گرسنه و تشنه در آغل زندانی کرده ای؟!
گوسفندان فریادهادی را شنیدند که از آزادی و حقوق آنان دفاع می‌کنند، خوشحال و برانگیخته شدند و به آنها پیوستند.
گوسفندان با کمک گرگ ها، در آغل را شکستند و دیوارهای آن را با شاخ هایشان خراب کردند و همگی آزاد شدند.

گوسفندان آزادانه به صحرا گریختند و با خوشحالی به پایکوبی پرداختند. گرگ‌ها اطراف گوسفندان جمع شدند و برایشان هورا کشیدند و با سر دادن شعار گوسفندان باید همیشه آزاد باشند، گفتند می خواهیم یک جشن مفصّل به مناسبت آزادی برپا کنیم. چوپان با ناراحتی فریاد میکشید و گاهی عصایش را پرتاب می‌کرد تا بلکه گرگ ها را از اطراف گوسفندان دور کند. اما فایده ای نداشت و فریاد و عصا پرت کردن سودی نداشت.
گوسفندان با آزادی کامل چریدند و هر علفی را هر اندازه که دوست داشتند خوردند. شب فرارسید و گوسفندان بدون مزاحمت چوپان در صحرایی وسیع به رقص و پایکوبی پرداختند. چه شبی با صفائی بود. نیمه های شب گوسفندان با شکم سیر در صحرای بزرگ و آزاد به استراحت پرداختند. گرگ ها برای آسایش گوسفندان کنسرت لالائی برپا کردند و گوسفندان با رویاهای فردای بهتر، به خواب خوشی فرو رفتند. گرگ‌های گرسنه به کمین نشسته سرود دوستت دارم ای گوسفند و سمفونی زنده باد آزادی گوسفندان را به بهترین شکل اجرا کردند. پاسی از نیمه شب گذشته بود که زوزه خفیفی سر داده شد و گرگ های گوسفند دوست زوزه کشان به سوی گوسفندان خواب آلود یورش بردند. چه بزم شاهانه ای! یکی پاچه می خورد و دیگری زبان و آن یکی دل و قلوه و آنگاه ران لذیذ و راسته لطیف و خوش و خوراک. سرود حالا نخور پس کی بخور سردادند و بره های کوچک را به رقص واداشتند. جشن گرگ ها بسیار با شکوهتر از جشن گوسفندان بود. جای غضنفرها خالی. 

 تظاهرات گرگ ها ‌برای آزادی گوسفندان !

روز بعد که چوپان خسته به صحرا شتافت، جز لاشه های پاره شده و نیمه خورده، چیزی نیافت.

 حکایت آشنایی است.. مردمی که به دعوت و دام منافقین و شیپور دشمن، با پای خود به خیابان میریزند!

بیانیه شدیداللحن آیت الله مکارم شیرازی

 

آیت الله مکارم شیرازی در بیانیه‌ای درباره مسائل جاری کشور عنوان کرده است: مردم قضاتی می‌خواهند شجاع، با قاطعیت و با سرعت...

گروه سیاسی: آیت الله مکارم شیرازی در بیانیه‌ای درباره مسائل جاری کشور عنوان کرده است: مردم قضاتی می‌خواهند شجاع، با قاطعیت و با سرعت که به این وضع شرم‌آور مفسدان پایان دهند.

بیانیه شدیداللحن آیت الله مکارم شیرازی

به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایسنا،  متن بیانیه آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی به این شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

بسیاری از مردم از طرق مختلف با ما تماس می‌گیرند و می گویند چرا مشکلات ما از طریق مراجع، به مسئولین تذکر داده نمی‌شود؟

ما بارها در جلسات خصوصی و عمومی این مشکلات را گوشزد کرده‌ایم، باز هم عرض می‌کنیم مردم از چند موضوع به شدت از مسئولین شکایت دارند:

اول اینکه در مسائل اقتصادی با تورم شدید و بالا رفتن جهشی قیمت‌ها تهیّه نیازهای اولیه زندگی برای آن‌ها بسیار مشکل شده، می‌گویند گرچه تحریم‌های خارجی فشار بر اقتصاد ما وارد می‌کند، امّا چنان نیست که راه‌حلی نداشته باشد. همچنین آن‌ها معتقدند، تیم اقتصادی دولت ضعیف است. چه اصراری دارند که مشکلات به دست آن‌ها حل شود؟ چرا این تیم ضعیف را عوض نمی‌کنند؟ چرا صاحب‌نظران باتجربه اقتصادی را فرا نمی‌خوانند؟ چرا به جای اینکه کارخانه‌ها را فعال کنند و جوانان ما را به کار دعوت نمایند، ثروت‌های مردم را از گردش اقتصادی خارج کرده و به صورت سکه و دلار در خانه‌ها محبوس می‌کنند؟ چرا نقدینگی بدون در نظر گرفتن راهکارهای اقتصادی از طریق استقراض از بانک مرکزی، بی‌حساب و کتاب افزوده می‌شود؟

 

مردم از دستگاه قضایی نیز به شدت شکایت دارند. می‌گویند اگر آن‌ها با قاطعیت، شجاعت و سرعت با مفسدان اقتصادی برخورد کنند این جرثومه‌های فساد به سرعت برچیده می‌شوند. اگر ده، بیست نفر از آن‌ها با محاکمه سریع، یعنی حداکثر در یکی دو ماه، نه چند سال، محاکمه کنند و اموالشان مصادره و به اشد مجازات، مجازات شوند، اوضاع عوض می‌شود و اگر آن‌ها به افراد صاحب نفوذی مربوطند ـ که حتماً مربوطند ـ آن صاحبان نفوذ را با شجاعت پای میز محاکمه بکشند و با محاکمه سریع، حکم آن‌ها را اجرا کنند و آن‌ها را با مجازات شدید، مجازات کنند، به یقین کسی جرأت نمی‌کند که سرمایه‌های عظیم مردم را به حساب خود بریزد.

 

اگر در مسأله چهار، پنج هزار خودروی قاچاق که اسناد آن کاملاً در دست است، در چند هفته حکم صادر و اجرا شود، دیگران جرأت آن سوء استفاده‌های کلان را نخواهند کرد.

 

تکرار می‌کنم، مردم قضاتی می‌خواهند شجاع، با قاطعیت و با سرعت که به این وضع شرم‌آور مفسدان پایان دهند.

 

در ضمن به مردم عزیزمان این توصیه را دارم که آن‌ها حق مطالبه حل مشکلاتشان را دارند ولی بدانند بدون انسجام داخلی و اتحاد همه گروه‌ها، مشکلات حل نمی‌شود. آن‌ها که از خارج مردم را به آشوب دعوت می‌کنند، دشمنان قسم خورده ملت ایرانند و تشنه خون ما می‌باشند، هرگز نباید به شیطنت‌های آن‌ها توجه کرد.

خداوندا! به مسئولین بیداری، هوشیاری، اراده و تصمیم برای حل مشکلات مردم خوبمان عنایت فرما.»

قطع دست یا دست دادن با خرمگس؟!(یادداشت روز)

این روزها هر کسی از سخت بودن شرایط و آشفتگی اوضاع می‌گوید و می‌نالد. دلار چند هزار تومان شده و سکه چند میلیون و خودرو چند درصد گران شده و...موج اول تحریم‌های آمریکا چند روز دیگر از راه می‌رسد و موج بعدی هم چند ماه دیگر قرار است برسد. موجی که به ادعای آمریکایی‌ها می‌خواهد صادرات نفت ایران را به صفر برساند. التهاب و نگرانی بسیاری را فرا‌گرفته و سؤال منفعلانه هر جمع و محفلی این است که چه خواهد شد؟ در حالی که سؤال درست این است که چه باید کرد. چه خواهد شد، از آن رو غلط است که بوی استیصال و ضعف و حتی تسلیم شرایط شدن، می‌دهد. گویی پرسش‌کنندگان اسیرانی دربند و بی‌قدرت و اختیار و حرکت هستند که سرنوشت آنان در دست دیگری است و آنان چاره‌ای جز تسلیم و پذیرش سرنوشت خود ندارند و بقول حافظ؛ «لطف آنچه تو ‌اندیشی حکم آنچه تو فرمایی!»
دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا که هفته گذشته با توئیت جنجالی خود از در تهدید وارد شده بود، این هفته چماق را کنار گذاشت و هویج را برداشت و گفت که حاضر است با ایران بدون قید و شرط مذاکره کند. قبل از هر چیز باید توجه داشت که عربده هفته گذشته و لبخند این هفته ترامپ، بیش از آنکه مربوط به دیپلماسی و راهبرد دولت وی در رابطه با ایران باشد، ناشی از شرایط سخت و دشوار رئیس‌جمهور آمریکا در صحنه داخلی این کشور است. رسوایی اخلاقی وی در پرونده رابطه با فواحش و دادن حق‌السکوت به آنها و رسوایی سیاسی در پرونده ادعای دخالت روسیه در انتخابات 2016 آمریکا، به‌شدت او را به دردسر ‌انداخته است، تا جایی که ترامپ دیروز به‌طور علنی خواستار توقف تعقیب این پرونده شد.
فعلاً ترامپ و پرونده‌های جنجالی‌اش را رها کنیم و به داخل بازگردیم. چند روز پیش دوستی که چندان هم اهل سیاست نیست با لحنی نگران پرسید؛ می‌گویند آمریکا می‌خواهد جلوی صادرات نفت ایران را بگیرد. اگر صادرات نفتمان صفر شود چه می‌شود و چه کنیم؟! پاسخ دادم اصلاً فرض کن یک روز از خواب بیدار شویم و بفهمیم نفت تمام شده است که بالاخره دیر یا زود چنین خواهد شد. مگر ذخایر نفتی بی‌پایان است؟ آن وقت می‌خواهیم چه کنیم؟ از گرسنگی رو به قبله شویم؟! می‌گویند پس از جنگ جهانی دوم چرچیل به مجلس انگلیس رفت و گفت؛ آقایان! پولمان تمام شده است. وقت آن رسیده که فکرمان را بکار ‌اندازیم!
فشار و تحریم‌های آمریکا، مانند مگس‌های مزاحم هستند که دور و بر زخم‌های ایران می‌پلکند. زخم‌هایی مانند وابستگی اقتصاد به نفت و وابستگی تبادلات تجاری کشور به دلار و... هیچ آدم عاقلی از مزاحمت مگس‌ها استقبال نمی‌کند اما چاره این مزاحمت چیست؟ خنثی کردن تحریم و دور زدن آن راه‌حلی واجب اما میان‌مدت است. مگس را از در بیرون می‌کنید اما از پنجره بر می‌گردد. راه‌حل قطعی و ریشه‌ای، درمان و معالجه زخم‌هاست. هر چند درمان برخی زخم‌های مزمن نیاز به جراحی داشته باشد و صد‌البته که جراحی درد و خونریزی نیز دارد. اما عده‌ای راه‌حل دیگری ارائه می‌کنند و می‌گویند برای خلاص شدن از شر مگس‌ها باید مذاکره کرد! ذات مگس ایجاد مزاحمت است. چه امتیازی می‌توان به آن داد تا دنبال کارش برود و دست از مزاحمت بردارد؟!
این عده به دو سؤال واضح و روشن پاسخ نمی‌دهند. نخست آنکه ما یک بار این راه را رفتیم و ظاهراً به توافقی نیز رسیدیم که قرار بود دفع شر تحریم کند. نتیجه‌اش چه شد؟ طرف مقابل به تعهدات خود عمل کرد یا زخم‌های کشور بهبود یافت و معالجه شد؟ جز این بود که وابستگی به شیر نفت بیشتر شد، واردات کالا همچون سیل به تولید نیمه جان کشور هجومی سنگین‌تر آورد و تب دلارزدگی بالاتر رفت؟ و سؤال دوم آنکه قرار است در مذاکره جدید چه امتیازی برای رفع مزاحمت تحریم بدهند؟ بعد از صنعت هسته‌ای، کدام عضو کشور قرار است زخمی و معیوب شود تا مگس‌ها راضی شوند؟! این چرخه معیوب امتیازدهی یک طرفه تا کجا قرار است ادامه یابد؟
در خبرها آمده است که سلطان سکه با رکورد خرید 38 هزار و 200 قطعه کسی نبوده جز پادوی یک شرکت! و 10500 گوشی تلفن همراه به نام یک فرد متوفی وارد شده است. چندی پیش هم اعلام شده بود چند صد دستگاه خودروی لوکس را یک زن روستایی که به نان شب خود محتاج است، وارد کرده است. از ابتدای سال 1397 چند ده میلیارد دلار (برخی می‌گویند 35 و برخی 50 میلیارد) ثبت سفارش برای واردات کالا انجام شده و تنها چیزی به‌اندازه حدود 20 درصد از ارز تخصیص یافته کالا به کشور وارد شده است. اختلاف بیش از دو برابری ارز دولتی و بازار را در این ماجرا اگر محاسبه کنید، متوجه می‌شوید چه رقم نجومی و کلانی به جیب این واردکنندگان قلابی رفته است.
ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود. عده‌ای که شارلاتان‌تر هستند، شرکتی را در یکی از کشورهای خارجی ثبت کرده و ارز دولتی را گرفته و خارج می‌کنند و با سند سازی از شرکتی ظاهراًً خارجی که در واقع متعلق به خودشان است، چنین وانمود می‌کنند که واردات انجام داده‌اند! انتقال حتی چند هزار تومان پول در این کشور از دید سیستم بانکی خارج نیست و مبدا و مقصد و زمان هر تراکنشی کاملاً مشخص است. پول 38 هزار سکه و 10 هزار گوشی تلفن همراه که با کیسه گونی جابه‌جا و معامله نشده است که نتوان فهمید کدام حرام لقمه‌هایی به نام یک پادوی بی‌نوا و یک مرده چنین کارهایی می‌کنند. در کجای دنیا افراد می‌توانند هم مدیر دولتی باشند و هم فعال بخش خصوصی؟! تا کی قرار است آبروی نظام خرج حفظ آبروی کسانی شود که دستشان در جیب بیت‌المال است؟
مذاکره با آمریکا و دادن امتیاز به آن قرار است کدام‌یک از این مشکلات و زخم‌ها را ترمیم کند؟ غارتگران و اختلاس‌کنندگان به احترام ترامپ دست از رذالت و خباثت برمی‌دارند؟! ماجرا خیلی ساده و روشن است. نان چرب وچیلی عده‌ای در تداوم همین وضعیت آشفته و غیرشفاف است. مدیری که عرضه کار و تلاش و حل مشکل ندارد، آدرس غلط می‌دهد و می‌گوید مشکل داریم چون تحریم هستیم و راه آن هم مذاکره و توافق با آمریکاست. اختلاس‌کنندگان و غارتگران نیز برای لاپوشانی جنایت خود همین آدرس انحرافی را می‌دهند تا حواس‌ها را از علت اصلی مشکلات که خودشان هستند پرت کنند.
اگر هم کسی بگوید راه‌حل مشکلات کار و تلاش و ایستادن روی پای خود است، انگ می‌خورد که بله! اینها کاسب تحریم هستند و می‌خواهند دور کشور را دیوار بکشند و ما در جهان منزوی باشیم. ایستادن روی پای خود یعنی اینکه بادکنک و آدامس و خودکار و دمپایی و سنگ‌پا و هزار و یک قلم کالای دیگر را وارد و هزاران هزار کارگر را بیکار نکنیم. آنکه دلار دولتی می‌گیرد و کالا وارد می‌کند و با نرخ آزاد در بازار می‌فروشد، باید هم مخالف اقتصاد مقاومتی باشد و علیه آن شانتاژ کند. چرا مردم نباید بدانند این دلارها را چه کسانی و طبق کدام ضوابط می‌گیرند؟ البته که شفافیت واقعی با کنار زدن گوشه‌ای از ماجرا و سر و صدای توخالی فرق دارد.
پاسخ اخم و لبخند ترامپ را باید در داخل داد. صدا و سیمایی که تبدیل به شیپورچی شانس و اقبال و کارخانه قرعه‌کشی شده است، در این میدان منفعل است. صدا و سیما امروز باید بلندگوی مطالبات بحق مردم و در خط مقدم گرفتن یقه مفسدان اقتصادی و مدیران نالایق باشد. سرنوشت ما در دست خودمان و مسیر روشن است. این روزها بیش از آنکه تهدید باشند، فرصت هستند اما دست‌های آلوده‌ای که باید قاطعانه و با سرعت قطع شوند، نعل وارونه می‌زنند و راه‌حل دردها و زخم‌ها را دست دادن با خرمگس معرفی می‌کنند.

محمد صرفی