ناگهان «پالم» مفيد شد!

رئيس‌جمهور از مالزيايي‌ها خواست براي تبيين فوايد پالم به ايران سفر كنند / پالم يك بار ديگر حاشيه‌ساز شد اما‌ اين بار گويا روغن پالم فارغ از مفيد يا مضر بودنش نان سياست را برشته مي‌كند.
نویسنده : زهرا چيذري 
پالم يك بار ديگر حاشيه‌ساز شد اما‌ اين بار گويا روغن پالم فارغ از مفيد يا مضر بودنش نان سياست را برشته مي‌كند. روغن پالم تا همين چند سال پيش براي عامه مردم ناشناخته بود تا اينكه برخي پزشكان و كارشناسان تغذيه مضرات اين روغن را رسانه‌اي كردند. در رأس اين افراد، شخص وزير بهداشت و رئيس سازمان غذا و دارو قرار داشتند كه به عنوان مطالبه‌گر حذف پالم از لبنيات پشت تريبون رسانه‌ها قرار گرفتند و از مضرات اين روغن گفتند. با تمام اينها سفر رئيس‌جمهور به مالزي باعث شد سرنوشت متفاوتي براي پالم اتفاق بيفتد تا آنجا كه دكتر حسن روحاني با بيان اينكه نخست‌وزير مالزي اشاره دارند كه مالزيايي‌ها از اين روغن استفاده مي‌كنند و سلامتي آنان نيز خوب است، از سفر هيئتي از طرف مالزي به ايران براي تبيين ويژگي‌هاي اين روغن از لحاظ سلامتي خبر داد.

انگار سايه سياست بر سر همه موضوعات ديگر سنگيني مي‌كند، حتي سلامت! اين را مي‌توان از تغيير موضع درباره سلامت يا مضرات يك روغن پرحاشيه يعني روغن پالم متوجه شد؛ روغني كه تا به امروز بنا به تأكيد مسئولان متولي سلامت جامعه مانند رئيس سازمان غذاو دارو و وزير بهداشت ناسالم اعلام شده بود اما به يكباره با سفر رئيس‌جمهور به كوالالامپور و قراردادهاي همكاري في‌مابين سالم معرفي شد.
 
معرفي پالم از زبان متوليان سلامت كشور
«‌اين روغن داراي اسيد چرب اشباع زنجيره بلند است و يافته‌هاي علمي ثابت كرده كه مصرف زياد آن در انسداد عروق، بيماري‌هاي قلبي و عروقي و حتي در بيماري‌ سرطان اثرات سوئي دارد. بر همين اساس توصيه مي‌شود كه مصرف اسيدهاي چرب اشباع زنجيره بلند از سوي مردم محدود شود.»اينها بخشي از صحبت‌هاي رئيس سازمان غذا و دارو درباره روغن پالم است.
سيد حسن قاضي‌زاده هاشمي وزير بهداشت هم روغن پالم را به عنوان بدترين نوع چربي معرفي كرده بود و درباره اين روغن گفته بود:«روغن پالم سال‌هاي سال از مالزي وارد كشور شده است و در حال حاضر به دليل قيمت ارزان و سودآوري بالا، واردات آن به طرز چشمگيري افزايش داشته است؛ مجوز واردات روغن مضر پالم مربوط به وزارت صنعت است كه قرار شده در يك دوره معين ابتدا به 30 و سپس 15 درصد كاهش يابد. در دوره‌هاي قبل وزارت بهداشت هم نسبت به اين موضوع اعلام خطر كرده بود.»‌ وي با تأكيد بر اينكه وظيفه وزارت بهداشت مراقبت از سلامت مردم است، تصريح كرده بود: «در اين مورد با كسي شوخي نداريم و از اينكه به مردم راست بگوييم نبايد پشيمان باشيم.»

دكتر زهرا عبداللهي، مديركل دفتر بهبود تغذيه جامعه وزارت بهداشت هم با بيان اينكه متأسفانه در سال‌هاي اخير واردات روغن پالم به دليل ارزان‌تر بودن آن افزايش يافته، درباره مضرات اين روغن اينگونه توضيح داده بود: «اين روغن با افزايش كلسترول بد خون (LDL) در نهايت تنگي و انسداد عروق و سكته‌هاي قلبي را به همراه دارد. روغن پالم داراي بيشترين ميزان اسيد چرب اشباع يعني حدود 50 درصد است. اين روغن حتي اگر از نوع پالم اولئين و سوپر اولئين وارد كشور شود كه ادعا مي‌شود سالم‌تر است، حدود 30 درصد اسيد چرب اشباع دارد كه حداقل زيان مصرف آن انسداد و تنگي عروق و بيماري‌هاي قلبي-  عروقي است كه در حال حاضر مهم‌ترين علت مرگ و مير در كشور به شمار مي‌رود. مسئولان بايد هزينه‌هاي صرفه‌جويي شده براي واردات روغن ارزان‌قيمت و بي‌كيفيت را با هزينه‌هاي سنگيني كه براي مراقبت و درمان بيماري‌هاي قلبي و عروقي به كشور تحميل مي‌شود مقايسه كنند و با اصلاح سياستگذاري در واردات مواد غذايي اقدامات جدي‌تري براي تأمين و حفظ سلامت تغذيه‌اي جامعه انجام دهند.»
ماجراي اين روغن و استفاده از آن در شير و برخي فرآورده‌هاي لبني به حدي جدي شده بود كه گزارش آن روي ميز رئيس‌جمهور رفت و بنا شد شركت‌هاي متخلف معرفي شوند و با آنها برخورد جدي صورت بگيرد اما معرفي متخلفان هيچ‌گاه اتفاق نيفتاد گرچه رئيس سازمان غذا و دارو گفت با آنها برخورد شده است و ديگر در شير پالم نمي‌ريزند.
 
فصل جديد براي واردات يك روغن
اگرچه واردات پالم همچنان ادامه دارد و اين روغن همچنان در برخي خوراكي‌هاي پرمصرفي كه اصلي‌ترين مشتريانش كودكان هستند مانند شكلات، ‌بستني و خامه ادامه دارد و پايه اصلي روغن‌هاي سرخ‌كردني است اما با بسته شدن پرونده چرب شدن شيرها با پالم مي‌رفت نام پالم از ذهن‌ها پاك شود و بناي وزارت بهداشت بر كاهش واردات اين روغن بود اما فصل جديد همكاري‌ها ميان ايران و مالزي فصل تازه‌اي را براي اين روغن هم رقم زد. هرچند پيش از اين نيز به رغم تمام توصيه‌هاي وزارت بهداشت درباره مضرات روغن پالم با مصوبه هيئت وزيران محدوديت واردات روغن پالم مانند ساير دانه‌هاي روغني برداشته شد تا وارد كنندگان به هر ميزاني بتوانند آن را وارد كنند، اما تعرفه واردات آن به ۲۶ درصد افزايش يافت. رئيس سازمان غذا و دارو معتقد بود افزايش تعرفه واردات روغن پالم، قيمت آن را به اندازه قيمت روغن سويا كه ارزان‌ترين روغن خوراكي بعد از روغن پالم است رسانده و از اين به بعد روغن پالم فقط در جاهايي كه مصرف آن اولويت دارد، مانند توليد روغن‌هاي سرخ‌كردني يا براي صنعت غذا در جاهايي كه بايد نقطه انجماد بالاتر برود، استفاده مي‌شود. به گفته ديناروند با اقدامات وزارت بهداشت در سال‌هاي 93 و 94، حدود 300 تن از واردات روغن پالم كم شد.
 
مافیای دولتی و رشد 2 برابري واردات روغن پالم
کاهش واردات پالم منطبق بر واقع نبود و مافیای واردات این محصول مضر که بنا بر اخبار منتشر شده وابسته به دولت هم بوده و نقش «مهدی‌.م» از نزدیکان فریدون در مافیای پالم انکار نشدنی است، بیشتر از قبل پالم به خورد مردم داده‌اند. براساس آمار شش ماهه تجارت خارجي كشور بالغ بر 125ميليون دلار روغن پالم وارد كشور شده است. بر اين اساس، در شش ماهه نخست امسال به‌ميزان 179هزار تن از اين روغن از طريق گمركات به كشور وارد شده است، اين در حالي است كه در شش ماهه نخست سال 94، واردات روغن پالم به كشور 85هزار تن و ارزش آن 65ميليون دلار بوده است. مقايسه اين دو آمار نشان مي‌دهد در مدت مشابه رشد واردات اين محصول به كشور بيش از 94هزار تن بوده و رشد 110درصدي داشته است؛‌رشدي كه حالا و با سفر هيئت مالزيايي براي تبيين سلامت اين روغن بيشتر و بيشتر خواهد شد. شايد هم سفر اين هيئت موجب شود بازرگانان ايراني به سراغ انواع مرغوب‌تر روغن پالم بروند نه روغني كه تاكنون وارد مي‌شد و مصارف صنعتي داشت نه خوراكي.

وصیت نامه شهید مرحمت بالا زاده

لشکر عاشورا /گردان علی اکبر/ تاریخ شهادت : 21/12/1363
به نام خداوند بخشنده مهربان


از اینجا وصیت نامه ام را شروع می‌کنم. با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بیکران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران، که همچون امام حسین(ع) و لیلا، پسرشان را به دین اسلام قربانی می‌دهند.


آری ای ملت غیور شهید پرور ایران درود بر شما، درود برشما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و می‌ایستید تا آخرین قطره خونتان.
درود برشما ای ملت ایران، ای مشعل داران امام حسین تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.
و ای پدر و مادر عزیزم اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده می‌شوید.
ای پدر و مادر عزیزم از شما تقاضایی دارم اگر من شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه می‌جنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است.
و آخر وصیت می‌کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند.
و مادرم و پدرم چنانچه من می‌دانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم.
یعنی هر کس که شهید می‌شود خوش به حالش که با شهدا همنشین می‌شود.
و از تمام همسایه‌ها و از هم روستایی هایمان می‌خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید.
و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند.

خدایا تو را قسم می‌دهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر.
خدایا خدایا تو را قسم می‌دهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج) و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی.
تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم.
کربلا کربلا یا فتح یا شهادت جنگ جنگ تا پیروزی

زندگینامه شهید مرحمت بالازاده

زندگینامه شهید مرحمت بالازاده

 

در هفدهم خردادماه 1349 در یک کیلومتری تازه کند «انگوت» در روستای «چای گرمی»، خانواده ای صاحب فرزندان دوقلویی می شوند که یکی از آنها نیامده به سوی پروردگار بر می گردد و آن یکی برای خانواده اش تحفه ای می ماند. خانواده نام "مرحمت" را برایش بر می گزینند.

پدرش "حضرتقلی" در روستاهای اطراف دستفروشی می کرد و مادرش هم به کارهای خانه مشغول بود. مرحمت از اوایل کودکی جسور بود به طوری که مادرش به او می گوید: «می ترسم چشم بخوری و نظر شوی»

بالاخره تحصیلاتش را تا ابتدایی ادامه می دهد و همین مواقع مصادف می شود با پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از  آن شروع جنگ تحمیلی.

مرحمت دیگر نمی تواند تحمل کند و می خواهد در دوران ابتدایی به جبهه اعزام شود  ولی هیچ کس تصورش را هم نمی کند که او می خواهد به مناطق عملیاتی برود.

بالاخره مرحمت وارد بسیج می شود و توانایی های خود را نشان می دهد. در پایان دوره آموزشی در امتحان تیراندازی، مرحمت در کل گردان نفر پنجم شده و تعجب همگان را برانگیخته بود. ولی با تمام اینها به خاطر سن کمش با اعزام او مخالفت می کردند. چندین بار در مراحل اعزام در گرمی و اردبیل، و در خان آخر در تبریز اجازه اعزام به او داده نمی شود.

مرحمت سرش را پائین انداخته و با حسرت می گوید: "اینها به من می گویند سن تو کم است اما خیال کرده اند، هر طوری شده من باید خودم را به جبهه برسانم".

او به هر دری می زند تا اینکه فرجی پیدا شود. اما واقعاً هم سن و هم هیکل او در قد و قواره جنگ نبود.

مرحمت تکلیف خود را شناخته بود و بر اساس آن تکلیف باید به جبهه می رفت، لذا برای رسیدن به هدف، تصمیم بزرگی می گیرد و خود را به تنهایی و با مشقت هر چه تمام تر به پایتخت می رساند و به ملاقات رئیس جمهور می رود. با چه مشکلاتی وارد ساختمان ریاست جمهوری می شود، بماند.

رئیس جمهور وقت حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله را ملاقات می کند. در آن ملاقات به حضور حضرت قاسم (ع) در واقعه عاشورا و 13 ساله بودن آن بزرگوار اشاره می کند و می گوید "اگر من 12 ساله اجازه حضور در جبهه ندارم، پس از شما خواهش می کنم که دستور بدهید  بعد از این روضه حضرت قاسم (ع) خوانده نشود."

حرف های مرحمت رئیس جمهور را تحت تأثیر قرار داد و ایشان دست خطی با این مضمون می نویسد که «مرحمت عزیز می تواند بدون محدودیت به منطقه اعزام شود» یعنی مجوزی بسیار معتبر که نوجوانی با این قد و قواره ولی شجاع و نترس از رئیس جمهور می گیرد، جای هیچ حرفی و حدیثی را باقی نمی گذارد.

 

توانایی های او در منطقه عملیاتی و در چندین عملیات، رابطه او با شهید باکری و اینکه شهید باکری به منظور تبلیغ و روحیه دادن به رزمندگان دیگر که چنین فردی با سن کم، رو در روی دشمن می ایستد و جان فشانی می کند، مرحمت را برای دیگران الگویی می خواند.

مرحمت با آن جثه کوچک، قیافه معصومانه و دوست داشتنی، به فرمانده روحیه بچه ها تبدیل شده بود. نقل داستان و رشادت ها و شجاعت های او در میدان نبرد، موجب تقویت روحیه رزمندگان بود.

از جمله مسایل جالب درباره زندگی شهید بالازاده این است که هر زمانی این شهید بزرگوار برای مرخصی به پشت جبهه می آمده به درخواست امام جمعه شهر، قبل از خطبه های نماز جمعه برای مردم سخنرانی و آنها را برای رفتن به جبهه تشویق می کرد.

مرحمت در یکی از عملیات ها که در حال برگشت به موقعیت خودشان بود، با نیروهای دشمن مواجه می شود و این در حالی بوده است که آن شهید قهرمان اسلحه ای هم در اختیار نداشته است، ولی ناگهان متوجه شیئی می شود و آن را بر می دارد و به عربی می گوید: "قف" یعنی "ایست" آنها از ترس و وحشت تسلیم او می شوند و مرحمت در تاریکی شب آنها را به مقر می آورد.

افسر عراقی دستگیر شده به فرمانده ایرانی می گوید: "می خواهم از شما یک سوال بپرسم. من خودم در چند کشور دوره چریکی دیده ام ولی تابحال اسلحه ای که سرباز شما بدست داشت را ندیده ام" نگو که مرحمت که به دستشویی رفته بود و اسلحه هم نبرده بود، متوجه اگزوز لودر می شود که به زمین افتاده و آن را بر می دارد و عراقیها هم از خوفی که خداوند بر دل آنها گذاشته بود، آن را اسلحه ای پیشرفته می بینند و مرحمت برای اینکه نیروهای دشمن را خوار و ذلیل نشان بدهد، به جای اینکه اگزوز را بیاورد آفتابه را می آورد و می گوید "من با این اسلحه شما را اسیر گرفته ام" این حرف باعث انفجار خنده در بین رزمندگان اسلام و باعث شرمساری نیروهای عراقی می شود.

مرحمت حدود سه سال در جبهه ها، جنگ کرده بود تا اینکه 21 اسفند 1363 در عملیات بدر در جزایر جنوب به درجه رفیع شهادت که کمتر از آن حق او نبود نایل می آید.

 

«نفوذ جریانی» و جریان ضد دفاعی (یادداشت میهمان)



1- رهبرمعظم انقلاب 4 آذر سال گذشته در دیدار فرماندهان گردان‌های بسیج به تبیین موضوع نفوذ پرداختند و با بیان شاخص‌های «نفوذ موردی و فردی » و « نفوذ جریانی» تاکید کردند: «نفوذ جریانی» از «نفوذ فردی و موردی» خطرناک‌تر است. خلاصه و جمع‌بندی سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آن دیدار این بود که شبکه «نفوذ جریانی» با جذب افراد اثرگذار در جامعه و سیاست و همچنین تاثیرگذار در سرنوشت و آینده کشور، یک هدف جعلی و دروغین را به صورت گسترده مطرح می‌کنند تا باورها، آرمانها و نگاه‌ها را تغییر دهند و کسانی که تحت دایره نفوذ آنها قرار گرفته‌اند، آن جوری به مسئله نگاه کنند، که یک آمریکایی نگاه می‌کند و آن جوری عمل کنند، که مأمور سیا می‌خواهد.
2-یکی از شبکه‌های«نفوذ جریانی» که از واپسین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در کشور شکل گرفته «جریان ضد‌دفاعی » است تا راه را برای تحقق اهداف دشمن میسر کند، که البته تاکنون نتوانسته است. نکته مهم در ناکام ماندن توطئه‌های این شبکه ضد‌دفاعی، این است که از همان سال اول پیروزی انقلاب تاکنون، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسئولیت‌های مختلف نقش اصلی را داشته‌اند و با اقتدار و مقاومت نقشه‌های این شبکه را نقش بر آب و خنثی کردند. نکته مهم‌تر در ایستادگی رهبرمعظم انقلاب در برابر این جریان نفوذی‌، موضع ثابت و لایتغیر ایشان است، به طوری که هم در سال 58 آگاهان جریان نفوذی ضد دفاعی در کشور را خائن خواندند و هم در سال95 آنها را خیانت‌کار معرفی کردند.
3- «جریان نفوذی ضد دفاعی » در اولین قدم، پس از بيعت تاريخي نوزدهم بهمن 57 همافران با امام(ره)، ابتدا بحث انحلال ارتش را با این ادعا که طاغوتی است، مطرح کردند، اما با شجاعت، دورانديشي و واکنش قاطع حضرت آيت‌الله خامنه‌اي بعنوان نماينده تام‌الاختيارحضرت امام(ره) در شوراي عالي دفاع روبه‌رو شدند. بعدها حضرت امام(ره) ارتش را ارتش الهی خواندند و تاکید کردند : «در قدم اول آنهایی که تابع سیاست‌های خارجی هستند... می‌‏خواستند ارتش را نابود کنند و این قدرت را از ایران بگیرند تا صدام بیاید هرجا دلشان می‌‏خواهد!... ارتش را با کمال قدرت حفظ می‌‏کنیم.» (صحیفه امام، ج۱۴‌، ص ۴۴۲).
4-بعد از ناکامی در قدم اول، «جریان نفوذی ضد دفاعی » در قدم بعدی در سال 58 که آمریکا از یک سو در پشت پرده در حال زمینه‌سازی و تحریک صدام برای تحمیل جنگ هشت ساله علیه ملت ایران بود و از سوی دیگر قصد داشت ملت ایران را از قدرت دفاعی تهی کند، تا با تحمیل جنگ به اهداف خود، که همانا فتح سه روزه و یک هفته‌ای تهران بود، برسد، عده‌ای را در داخل کشور اجیر کرده بود تا از سر دلسوزی‌! بگویند ملت ایران نیاز به هواپیماهای اف 14 خریداری شده در زمان پهلوی ندارد و باید آنها را به آمریکا پس داد و پولش را بگیریم و صرف سازندگی کشور کنیم.! آن زمان نیز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که معاون وزیر دفاع در امور انقلاب و عضو شورای انقلاب بودند، در نخستین و شدیدترین واکنش جلوی این اقدام خیانت بار ایستادند و تاکید کردند: «با فروش هواپیماهای اف14قدرت هوایی ارتش ایران را در مهم‌ترین منطقه‌ استراتژیک دنیا تا حد «فلج» ضربه‌ پذیر می‌کنیم.».« به‌هیچ ‌وجه جایز نمی‌دانیم از قدرت دفاعی غافل بمانیم» ( 14 و 26 مرداد 58). رهبرمعظم انقلاب بعدها در اسفند 62 از دوگانگی و مواضع متناقض این جماعت نیز پرده برداشتند‌: « حالا کى مى‌گفت که ما اف‌۱۴ آمریکایی مى‌خواهیم چکار کنیم‌؟ آنهائى که با برژینسکى ملاقات مى‌کردند!... گفتم هر کس اسم این کار را بیاورد خائن است، فهمیدند که نمى‌شود این کار را کرد... امروز کسى شک نمى‌کند که آگاهانشان خیانت کردند»
5- در گام سوم، پنج روز بعد از کودتای نوژه در 18 تیرماه 59 «جریان نفوذی ضد دفاعی»درصحن علنی مجلس شورای اسلامی با فضاسازی‌های رسانه‌های بیگانه و نظام استکباری باز در لباس دلسوزی! به طور رسمی خواستار انحلال تیپ ویژه12هزار نفری نوهد یا «کلاه سبزها» که از زبده‌ترین نیروهای ارتش بودند، شدند:« راجع به نیروهای مخصوص ارتش(نوهد) بارها به مسئولین پیشنهاد شده که این نیرو را منحل کنند و اینها خطرناک هستند»!  (... نماینده وقت مجلس -جلسه ۲۳ تیر ۵۹). اما این تلاش با واکنش تند و انقلابی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و شهید دکتر چمران، وزیر وقت دفاع عقیم ماند و مجلس نیز با رد طرح این جریان نفوذی، توطئه آنها را خنثی کرد.
6- اقدامات ضد دفاعی «شبکه نفوذ جریانی» با محوریت بنی‌صدر در ابتدای جنگ هم حدیث مفصل دیگری است که شرحش خارج از حوصله این مطلب است.
7-«جریان نفوذی ضد دفاعی» پس از ناکامی در انحلال یا تضعیف ارتش و جبهه‌های جنگ در گام بعدی به سراغ سپاه می‌روند که تاکنون سپاه سیبل شبکه «جریان نفوذی ضد دفاعی » است. این شبکه در بحبوحه جنگ زمزمه‌ انحلال تیپ‌ها و لشکرهای سپاه را با موج تبلیغاتی رسانه‌های بیگانه در داخل کشور مطرح کردند که بر روحیه رزمندگان در جبهه‌های جنگ تاثیر منفی گذاشت، اما با تیزبینی به موقع حضرت امام ره جلوی این حرکت خیانت آمیز گرفته شد و بنیانگذار جمهوری اسلامی در26 شهریور64 در حکمی به فرمانده وقت سپاه ماموریت دادند:« هرچه سریع‌تر سپاه پاسداران را مجهز به نیروهای زمینی، هوایی، دریایی قوی ‌نمائید، تا با همکاری و هماهنگی ارتش جمهوری اسلامی از مرزهای کشور حفاظت نمایند.» جریان نفوذی با  ترغیب یکی از مسئولان ابتدا با انتشار این حکم امام ره مخالفت و از پخش آن در صدا و سیما جلوگیری کردند.«حاج احمد آقا در تماس تلفنی باحقیر(فرمانده وقت سپاه)گفتند آقای...با انتشار و علنی شدن این حکم مخالف‌اند» .اما باز با نهیب حضرت امام ره مواجه شدند و رهبر کبیر انقلاب با قاطعیت فرمودند: «حکم را منتشر کنید». بعد از این ناکامی برخی از اعضای جریان ضد دفاعی که در برخی از مناصب دولتی نفوذ و مسئولیت‌ها را اشغال کرده بودند‌، از دادن امکانات به سپاه امتناع کردند که با دستور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رئیس‌جمهورهمه نهادها و دستگاه‌های مسئول موظف به همکاری با سپاه شدند.
8- در سالها بعد نیز این «جریان نفوذی ضد دفاعی» در جلسات خصوصی و عمومی و در روابط پشت پرده خود با بیگانگان از جمله در ماجرای مک فارلین و همچنین نامه نوشتن رئیس دولت اصلاحات به رئیس‌جمهور آمریکا از چگونگی دست برداشتن از مقاومت در منطقه و محدودیت نیروهای مسلح در داخل سخن بسیار گفتند و از طریق رسانه‌های داخلی و خارجی قدرت دفاعی کشور را تحت فشار قرار دادند.چنانچه یکی از افراد تحت تاثیر این جریان در خاطراتش ذکر کرده: « آقای ... آمد و راجع به طرح ادغام نیروهای زمینی ارتش و سپاه مذاکره کردیم، وحدت نظر داشتیم » (پایان دفاع آغاز بازسازی صفحه 244).«تعدد مراکز نظامی مضر است» (3 فروردین 65). براساس همین اظهارنظرها و برخی هماهنگی‌های پشت پرده با دشمنان و دادن اطلاعات محرمانه کشور به خزانه‌داری آمریکا توسط عناصر و نزدیکان «جریان نفوذی ضد دفاعی» بود که بعد از فتنه سال 88 شدیدترین تحریم‌های اقتصادی و نظامی آمریکا علیه ملت ایران اعمال شد.
9- اما این جریان با مذاکرات هسته‌ای، وقت را غنیمت شمرده و با فریب دادن برخی مسئولان و در سایه برجام و FATF و همزمان با تشدید تحریم‌های موشکی، بدنبال برجام 2 و 3 و ... و درصدد القاء این مطلب به مردم هستند که اگر پیشرفت می‌خواهید باید مراکز تامین‌کننده امنیت خود را تعطیل کنید !. ابتدا در قانون بودجه کل کشور در سال گذشته و امسال، بودجه نیروهای مسلح و مراکز دفاعی کشور را کاهش دادند که تا حدودی با هوشیاری مجلس ناکام ماندند. سپس اواخر سال گذشته همصدا با رسانه‌های نظام سلطه مدعی شدند که « دنیای فردا، دنیای گفتمان است، نه دنیای موشک» که با عتاب و هشدار رهبرمعظم انقلاب در 11 فروردین 95 مجبور به عقب نشینی تاکتیکی شدند: «اینکه بعضی‌ها بیایند بگویند فردای دنیا، فردای مذاکره است، فردای موشک نیست، این حرف اگر از روی آگاهی گفته شده باشد، خیانت است»‌. یکی از مسئولان تحریک شده توسط این جریان بعداز این عقب نشینی تاکتیکی ، 30مرداد 95مجدد در اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش مدعی لزوم الگو گرفتن از کشورهایی همچون ژاپن و آلمان برای کنار گذاشتن توان نظامی، جهت رسیدن به پیشرفت شدند.! این بار نیز رهبرانقلاب در دیدار فرماندهان سپاه در28 شهریور 95 با اشاره به این اظهارنظرها تأکید کردند:« اگر چنین سخنانی واقعاً بیان شده باشد، حرف غلطی است و هیچ عاقلی نیروی دفاعی خود را کنار نمی‌گذارد، باید قدرت دفاعی کشور را روزبه ‌روز استحکام بخشید».
10- اما چرا شناخت این شبکه «نفوذ جریانی» و اهدافش برای ملت ایران مهم است‌؟ به چند دلیل : اولاً باید با هوشیاری و بصیرت در‌باره آن تامل کنیم و بدانیم که علت همه تحریم‌های نظامی و اقتصادی و فشارهای سیاسی از اول انقلاب تاکنون چیست و چه کسانی و جریانی در نهان و آشکار برای اعمال این تحریم‌ها و فشارها با دشمنان ملت ایران همکاری و مذاکره می‌کنند؟و فریب سخنان فریبنده آنها را نخوریم . ثانیاً بدانیم مواضع این جریان پیام روشنی برای دشمن است تا با پشت گرمی‌، اقدامات خصمانه خود علیه ملت ایران را تشدید کند، چنانچه تاکنون کرده است. ثالثاً بدانیم مواضع این جریان موجب تحریک دشمن برای اقدام احتمالی نظامی علیه ملت ایران می‌شود، علی‌رغم اینکه ادعا می‌کنند ما می‌خواهیم سایه جنگ را از سر ملت ایران دور کنیم‌!. رابعاً بدانیم جریان نفوذی قصد دارند با طرح چنین مسائلی و فضاسازی‌های کاذب ملت و مسئولان را از اولویت اصلی کشور که همانا پیشرفت و حل مشکلات اقتصادی مردم است، باز دارند. خامساً بدانیم جماعت نفوذی در شرایط کنونی تلاش دارد با مشغول کردن فضای سیاسی کشور به چنین اظهارنظرهای شاذ، وعده‌های عمل نشده دولتمردان، حقوق‌های نجومی، فسادهای مدیران فرتوت، قراردادهای نفتی پرابهام و تعهدات داده شده به FATF ، ضعف خود در ایستادگی در مقابل تهدیدات و یاوه گویی دشمنان و وادادگی در برابر آمریکا .... را تحت‌الشعاع قرار دهند و به فراموشی بسپارند و به فعالیت خود ادامه دهند.
 دکتر محمدحسین محترم