رئیس‌جمهور برای رسیدگی به اتهامات برادرش پیشقدم شود(خبر ویژه)

رئیس‌جمهور که در جریان رأی اعتماد به کابینه، مهم‌ترین، خط قرمز دولتش را امانتداری بیت‌المال توصیف کرد، باید در بررسی اتهامات برادرش حسین فریدون پیشقدم شود.




تابناک با طرح این موضوع نوشت: مسائلی نظیر نحوه تحصیل «حسین فریدون» در مقطع دکترای دانشگاه شهید بهشتی، دخالت وی در انتصاب چند مدیری که حقوق‌های نجومی دریافت می‌کردند، ارتباط سازمان یافته با دو بدهکار کلان بانکی یعنی «شبدوست مالامیری و فردی به نام رسول دانیال‌زاده» و... از مهمترین مسائلی است که برخی دستیار ویژه رئیس‌جمهور را به این دلایل مستحق محاکمه و برخورد می‌دانند.
موضوعات مختلفی از جمله چرایی تأسیس صرافی از سوی وی با همکاری مدیرعامل بانک رفاه در سال 1390 و طرح اتهاماتی نظیر بهره‌برداری این صرافی از فراز و فرودهای قیمت ارز، سکه و طلا در آن سال، حضور جدی در ماجرای قراردادها و مبادلات اقتصادی ایران با کشورهای خارجی در پسابرجام، حمایت از یک بدهکار بزرگ بانکی برای دراختیار قرار دادن برخی امکانات در جریان انتخابات مجلس به لیست مورد حمایت دولت، فشار برادر رئیس‌جمهور بر وزیران کار و اقتصاد و همچنین رئیس کل بانک مرکزی برای به کار گرفتن برخی افراد در مناصبی همچون مدیرعاملی بانک‌های رفاه، ملت، صادرات، تجارت و ملی و همچنین انتصاب مدیران شستا و تاپیکو و تسهیل ثروت‌های افسانه‌ای نامشروع از طریق ارائه تسهیلات ارزی صفر درصد، همه و همه اخباری است که در رسانه‌های مختلف و شبکه‌های اجتماعی درباره «حسین فریدون» می‌توان دید.
به این مسائل باید موضوعاتی نظیر تحصیل فریدون در مقطع دکترای دانشگاه شهید بهشتی که بنا به آنچه پیشتر رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس عنوان کرده بود «دارای ابهاماتی است که به همین دلیل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری  تاکنون 3بار به همین دلیل به کمیسیون مربوطه فراخوان شده و توضیحاتی ارائه کرده است» و ارتباط خانواده فریدون با دو تن از مفسدان اقتصادی را که توسط دو نماینده مجلس در این خصوص ادعاهایی مطرح شده را باید اضافه کرد.
در همین خصوص پیشتر «علیرضا زاکانی» و «الیاس نادران» از نمایندگان سابق مجلس خطاب به «حسن روحانی» عنوان کرده بودند که «آقای رئیس‌جمهور اگر می‌خواهد جلوی فساد را بگیرد به اخوی خود مراجعه کند». در همین خصوص، این دو نماینده سابق مسائلی را درخصوص ارتباط فریدون با «مالامیری و دانیال‌زاده» مطرح کرده بودند.
از مهمترین موضوعاتی که مورد اشاره زاکانی قرار گرفته، این بود که «همین بانک‌هایی که به تازگی چند تن از مسئولانشان عوض شدند، شعب خارجی‌شان به برخی از آقایان تسهیلات ارزی دادند؛ مثلا بنده خدایی 400 میلیون درهم از بانک ملت شعبه خارج از کشور با نرخ سود صفر درصد، دریافت و سپس همین پول را در بانک ملت داخل کشور با نرخ سود 24 درصد سپرده‌گذاری کرده که خود نماد دزدی از بیت‌المال است؛ این قضیه برای بانک های دیگر نظیر بانک ملی هم مصداق دارد؛ کسانی که مرتبط با این قضیه هستند، پورسانت‌های بالایی از قبل این تسهیلات دریافت می‌کنند.»
بار دیگر «سیدمحمدجواد ابطحی» نماینده خمینی‌شهر و محمداسماعیل سعیدی نماینده مردم تبریز در مجلس مسائلی فراتر از آنچه پیشتر درباره برادر رئیس‌جمهور مطرح شده بود را بیان کرده و گفته‌اند که «مالامیری ارتباطات نزدیکی با خانواده حسین فریدون برادر رئیس‌جمهور داشته است. اسناد واریز پول، به حساب دختر حسین فریدون در لندن و کانادا وجود دارد که نشان‌دهنده ارتباطات مالی بین فریدون و مالامیری  است.» و اینکه «سندی همراه نامه برای رئیس‌جمهور ارسال شده است که یک واحد مسکونی به ارزش 14 میلیارد تومان توسط دانیال‌زاده به اسم همسر حسین فریدون خریداری شده است.»

خمینی و خامنه‌ای؛ معمای قدرت هوشمند(یادداشت روز)



تازه‌ترین برآوردها و ارزیابی‌ها درباره موازنه قدرت میان جمهوری اسلامی ایران و جبهه آمریکا از کدام واقعیت‌ حکایت می‌کند؟
1- آمریکا و متحدانش پس از جنگ جهانی دوم (1945 میلادی) روی دور قدرت‌افزایی قرار گرفتند و با وجود توسعه‌طلبی شوروی و بلوک شرق، توانستند غرب آسیا را زیر پنجه خویش بگیرند. آنها ایران را ژاندارم و پاسبان منطقه تحت استعمار خود قرار دادند و غارت را از همین جا شروع کردند. در هیچ محاسبه‌ای نمی‌گنجید شورش علیه سلطه آمریکا از همان نقطه‌ای آغاز شود که قرار بود ژاندارمری تأمین امنیت و منافع غرب در منطقه باشد. نظریه‌پردازان سیاسی و تحلیل‌گران اطلاعاتی غرب همچنان متحیرند چگونه آیت‌الله خمینی(ره) توانست به مردمی تحقیر شده، روحیه انقلابی ببخشد و به حرکت درآورد. حتی سران گروهک‌های ضدانقلاب انکار نمی‌کنند که ملت با وجود همه تابلوها و گروه‌ها، صرفاً به دعوت امام پای کار آمدند. سایت ضد انقلابی «گویانیوز» 18 بهمن 1390 نوشت «پس از پیروزی انقلاب، گروهی از سیاسیون به کریم سنجابی گله‌مند بودند که چرا با به راه انداختن تظاهرات حزبی، از خمینی حمایت کرده بودند؟ سنجابی در پاسخ با پوزخندی جواب می‌دهد که ما نه تنها در بهترین شرایط هرگز قادر به کشاندن مردم به خیابان‌ها آن هم کمتر از 50 نفر نبودیم و همیشه در حسرت راهپیمایی میلیونی بودیم که خارج از بضاعت ما بود، بلکه این نفوذ شخصیت و کاریزمای آیت‌الله خمینی بود که ما را هم به دنبال خود می‌کشاند... این، واقعیتی تلخ است».
2- چهار روز قبل از گویانیوز، فرخ نگهدار (رئیس گروهک فدائیان خلق) به سایت اپوزیسیونی میهن گفته بود «من از وقایع 15 خرداد 42 فهمیدم آیت‌الله خمینی نفوذ فوق‌العاده در کشور دارد و تکیه او بر مردم و توده‌های تهیدست است و اتکایی به منابع خارجی ندارد؛ در مقابل شاه که تکیه‌گاه مردمی نداشت و قدرت او ناشی از حمایت خارجی بود... سال 1349 در اطراف دهات بین قم و کاشان همراه دوستم احمد اشرف سفر می‌کردیم و می‌دیدم در خانه روستائیان هم عکس آقای خمینی روی دیوار بود و سخنش اعتبار داشت... من کاملاً عنوان «امام» را برای او انتظار داشتم. او سد بزرگ و شکست‌ناپذیر شاه را شکست. این ایجاب می‌کرد نامی مانند رهبر و پیشوا و امام برای او انتخاب شود... ارزیابی مسعود رجوی نادرست بود. ما نیروی سازماندهی و مقاومت در برابر انقلاب را نداشتیم. ما نفهمیدیم که نباید در مقابل استقرار نظام ایستاد.»
3- هرچند دو ابرقدرت غرب و شرق، هر کدام به نوعی ضربات سنگینی از انقلاب اسلامی خوردند و در ماجرای جنگ تحمیلی 8 ساله کنار صدام ایستادند، اما آمریکا در دوره‌ای که دست بر قضا با رحلت حضرت امام مقارن شد، خیزهای بزرگی برای احیای ابرقدرتی برداشت. اوت 1990 میلادی (تابستان 1369) دولت آمریکا به ریاست جرج بوش پدر ضمن حمله به عراق، قدرت‌نمایی بزرگی انجام داد. به فاصله یک سال یعنی اوت 1991 در شوروی کودتا صورت گرفت و چند ماه بعد (دسامبر- آذر 1370) اتحاد جماهیر شوروی فرو پاشید، شرق اروپا که 45 سال زیر پنجه روس‌ها بود، از هم گسیخت و یکی یکی در آغوش آمریکا سقوط کرد. از چکسلواکی تا یوگسلاوی و بعدها اوکراین و گرجستان و قرقیزستان به انحاء مختلف تحت فشار جدایی از روسیه قرار گرفتند و آمریکا و ناتو به تدریج تا دروازه‌های مسکو نزدیک شدند؛ مشابه کاری که آلمان نازی در دوره هیتلر انجام داد. یک دهه بعد از جنگ خلیج فارس و فروپاشی بلوک شرق (سال 2001) دولت نومحافظه‌کار بوش براساس پروژه امریکن اینترپرایز بر سر کار آمد تا طرح‌هایی مانند قرن جدید آمریکایی، جنگ جهانی چهارم و «خاورمیانه جدید» را به واسطه اشغال افغانستان و عراق نهایی کند. درست در همین دوره تاریخی در ایران ابتدا تکنوکرات‌های کارگزاران و سپس مؤتلفان اصلاح‌طلب آنها سرکار می‌آمدند که در احساس و اظهار ضعف نسبت به آمریکا مشترک بودند و بر طمع جهان‌گشایان آمریکایی می‌افزودند. براساس معادلات ظاهری و تحولات جهانی در حد فاصل 1990 تا 2003، کار ایران هم تمام بود... اما روند تحولات در همین 16 ساله آغازین هزاره سوم میلادی - به واسطه مدیریت راهبردی جانشین حضرت روح‌الله- چنان با پیروزی و موفقیت‌های معجزه‌آسا برای ایران رقم خورد که اگر سران اپوزیسیون جرأت و شجاعت داشته باشند، لاجرم باید بگویندعنوان «امام» سزاوار آیت‌الله خامنه‌ای است؛ بخوانید!
4- سال گذشته به فاصله چند ماه، هنری‌کیسینجر (وزیر خارجه اسبق آمریکا) و ژنرال موشه یعلون وزیرجنگ اسرائیل گفتند «جنگ سوریه، جنگ جهانی سوم است». سرنوشت این جنگ که از شمال عراق در همسایگی ایران تا دریای مدیترانه امتداد داشت، به رغم تدارک پرحجم آمریکا و جبهه حامیان او در موصل و حلب، به کجا ختم شده است؟ ترزا می نخست‌وزیر انگلیس اخیراً در جمع نمایندگان جمهوری‌خواه آمریکا چند جمله قابل تأمل گفت؛ «اولویت ما عقب راندن ایران در جبهه‌ای است که با ورود در آن، نفوذ خود را تا مدیترانه گسترش می‌دهد. باید ضمن حفظ برجام، با این نفوذ شرورانه در منطقه مقابله کرد». دو خبر در این اظهارات نهفته است؛ اولاً نفوذ و عمق راهبردی کشوری که 30 سال پیش مجبور بود در داخل خاک خود بجنگد تا مدیترانه وسعت یافته است. ثانیا برجام، استثنایی بر قاعده قدرت و نفوذ فزاینده جمهوری اسلامی است. نفوذی چنین عمیق که تا نیجریه در غرب آفریقا و بولیوی و ونزوئلا در حیاط خلوت ایالات متحده گسترده شده، در حالی است که غرب با استخدام برخی محافل در داخل ایران و فشار منطقه‌ای، طوفانی از معارضه و مخالفت و مزاحمت علیه جمهوری اسلامی به راه انداخته بود.
5- هرچند آمریکا (به تعبیر توماس فریدمن) توانست «با غلاف خالی از اسلحه» (و به واسطه بد عملی برخی سیاستمداران ایرانی) امتیازاتی بگیرد و آقای اوباما آن را به عنوان «دستاورد بزرگ خود بدون شلیک حتی یک گلوله» معرفی کند، اما جمع‌بندی‌ کلان در جبهه غرب، از دست برتر ایران در سال میلادی گذشته حکایت می‌کند؛ چنان‌که شاول شای معاون پیشین شورای امنیت ملی رژیم صهیونیستی یک ماه پیش در اسرائیل هیوم نوشت «سال 2016 به واسطه پیروزی‌های چشمگیر ایران و متحدانش در عراق و سوریه و یمن و لبنان و تشکیل دولت مورد حمایت حزب‌الله، یکی از پرموفقیت‌ترین سال‌ها در تاریخ حکومت اسلامی بود». و امریکن اینترست گزارش داد «ایران در سال 2016 میلادی، هفتمین قدرت برتر دنیا و در زمره 8 قدرت بزرگ قرار گرفت». سوم بهمن سال گذشته رابرت گیتس (وزیر دفاع دولت‌های بوش و اوباما- رئیس اسبق سیا) در گفت‌وگو با بیزینس اینسایدر تاکید کرد «این تلقی که جمهوری اسلامی به خاطر توافق هسته‌ای، زیربنای انقلابی خود را رها خواهد کرد و رفتاری دیگر در منطقه خواهد داشت، اشتباه است. بعد از 36 سال برانگیختگی اعتقادی و روحیه بلندپروازانه منطقه‌ای، نمی‌توان انتظار تغییر رفتار جمهوری اسلامی و آرمان‌های آن را داشت و من انتظار ندارم اهداف ژئوپولتیک ایران به خاطر پذیرش توافق تغییر کند. این توقع کاملا غیرواقع‌بینانه است». دقیقا در همین دوره پرماجرا و تلاطم بود که «هرتسل هالوی» (فرمانده رکن اطلاعات در ستاد کل ارتش اسرائیل) در جمع مدیران سازمان متبوع خود گفت «از ابتدای انقلاب اسلامی 1979، ما 3 برابر رشد علمی داشته‌ایم اما رشد علمی و فنی ایران 20 برابر شده است. آنها به برتری فنی نزدیک می‌شوند. جنگ واقعی در آینده نیست؛ بلکه همین امروز ادامه دارد. برداشتن فاصله 30 سال پیش ایران با ما، برای ما بسیار پرهزینه خواهد بود. جنگ امروز جنگ ذهن‌ها و عقل‌هاست و تبلیغات طرف مقابل می‌تواند روحیه اسرائیلی‌ها [صهیونیست‌ها] را درهم بشکند.»
6- تیر 89 یک سال پس از آشوب نیابتی سبز در ایران، فرید زکریا (سردبیر نیوزویک و مشاور دولت اوباما) در واشنگتن پست نوشت: «من حامی جنبش سبز بودم اما مقایسه ایران با انقلاب‌های مخملین در اروپای شرقی اشتباه است، چون در ایران ملی‌گرایی، مذهب و دموکراسی برقرار است. اینکه تصور کنیم جمهوری اسلامی نزد ایرانی‌ها مشروعیت ندارد و با نیروی نظامی حفظ شده، خلاف واقعیت است. میلیون‌ها نفر از جمهوری اسلامی حمایت می‌کنند. آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران همچنان محبوب‌ترین چهره سیاسی در ایران است». 4 سال بعد (25 اسفند 93) نشریه واشنگتن اگزماینر به قلم ری تاکیه (عضو شورای روابط خارجی آمریکا) در بحبوحه مذاکرات هسته‌ای تاکید کرد «آمریکا باید امتیازات زیادی از ایران بگیرد. هرچند ایران بارها در ضعیف‌ترین موضع وارد مذاکرات شده اما به واسطه مدیریت و نبوغ رهبر عالی ایران توانسته با دست پر ظاهر شود.» همان زمان واشنگتن پست خاطرنشان کرد «آیت‌الله خامنه‌ای توانسته توازن میان اصولگراها و تکنوکرات‌ها را حفظ کند و با وجود همه اختلاف‌ها، جبهه واحدی را به نمایش بگذارد.» در سایه چنین مدیریتی بود که گاردین تصریح کرد «ثبات و امنیت ایران، یک استثنا در خاورمیانه آشوب‌زده است» و هافینگتون پست نوشت «واقعیت‌های خاورمیانه، تحلیل آیت‌الله خامنه‌ای درباره قدرت ایران و توهم‌آلود بودن ارزیابی‌های اوباما را تایید می‌کند. امروز نفوذ ایران در منطقه بسیار بیشتر از آمریکاست».
7- در این 37 سال با وجود همه فراز و نشیب‌ها - و برخی کج‌فهمی‌ها و بدعملی‌های بزرگ نظیر آشوب 88 و اظهار عجز در مذاکرات هسته‌ای مقابل دشمن- ما قدرتمندتر شده‌ایم و قدرت آمریکا رو به ضعف و انحلال گذاشته است. دونالد ترامپ آخرین منتخب آمریکایی‌ها، از خارج ایالات متحده نیامده بلکه عصاره و معجونی از همه آورده‌ها و اقداماتی است که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان (بوش پدر و پسر، بیل کلینتون و اوباما) به ویژه ظرف 26-7 سال اخیر تدارک کرده‌اند. ترامپ در قله سرمایه‌داری و لیبرال- دموکراسی جهان (با 20 هزار میلیارد دلار بدهی و 48 میلیون فقیر و گرسنه مطلق) با صدای بلند می‌گوید «با هزینه‌های جنگ عراق می‌توانستیم دوبار آمریکا را بازسازی کنیم؛ اول آمریکا!» و در اولین مصاحبه پس از ریاست جمهوری با ABC NEWS تصریح می‌کند «ایالات متحده در حال فرو پاشیدن است. ما هزینه ساخت یک مدرسه در بروکلین یا لس‌آنجلس را نداریم. شیکاگو مانند افغانستان شده هر چند روز یک بار شماری از مردم هدف گلوله قرار می‌گیرند. ... من می‌خواهم مطمئن شوم در دوره من هیچ کسی در خیابان‌های آمریکا (به خاطر بیمه و فقر) نخواهد مرد»!
8- هر قدر توانمندی ما رو به پیچیدگی و توسعه و تنوع می‌گذارد، در آن سو مشت آمریکا در زمینه جنگ هوشمند تهی‌تر می‌شود؛ ترامپ نهایتاً حتی اگر همان بوش «صهیونیست مسیحی» (هم‌آهنگ با انگلیس و اسرائیل) باشد، اما بوش و اوبامای تاخته‌ای خواهد بود که صراحتاً می‌گوید اسلافش، چیزی از قدرت برای او باقی نگذاشته‌اند. اقتضائات این دوره را باید در مجال دیگری به بحث گذاشت اما اجمالاً باید نوشت که همچنان رمز موفقیت در اهتمام به مکتب امام خمینی (رکن قدرت ایران جدید) و اظهار بی‌اعتنایی و بی‌نیازی نسبت به شیطان بزرگ است. در این راه به تعبیر رهبر حکیم انقلاب باید مقابل تحریف‌گران مکتب امام(ره) و جماعتی که بی‌اعتقاد به مبارزه با شیطان بزرگ هستند، ایستاد؛ همان‌ها که برای نطق خداحافظی اوباما (ادعای پیروزی بر ایران بدون شلیک یک گلوله) تیتر زدند «برکت رفت»! و همان‌ها که سخنگوی وزارت خارجه فرانسه می‌گوید «باید با دادن امتیاز تجاری تقویت‌شان کرد و به مردم ایران نشان داد که توافق برایشان خوب بوده است»؛ جماعتی که ساورز رئیس MI6‌، امید به انقلاب‌زدایی از ایران به واسطه تحرکات پسابرجامی آنها دارد.
محمد ایمانی

خسارت 3600 میلیارد تومانی سهامداران بورس /دسته گل تازه مدیریت نجومی

فقط در یک روز اتفاق افتاد

 

با دسته گلی که مدیران نجومی بگیر بانکها در دولت حسن روحانی به آب دادند فقط 20هزار سهام‌دار بورس در یک روز 3000میلیاردتومان ضرر کردند.



شاخص بورس تهران روز سه‌شنبه با باز شدن نماد بانک ملت که بیش از 6ماه بسته بود به یکباره با سقوط بیش از 1000واحدی مواجه شد و دهها هزار سهامدارهم با زیان سنگینی مواجه شدند. دلائل مختلفی برای این زیان وحشتناک که از دید برخی فعالان بازار سهام  3برابر خسارت وارده به پلاسکو است بیان شده اما برخی معتقدند عامل مدیریتی مهمترین دلیل این خسارت سنگین است.
عضو شورای عالی بورس در همین ارتباط و از دوربین صداوسیما به مردم گفت: پیش از تغییر مدیریت بانک ملت رقمی که به‌عنوان سود حسابرسی شده قرار دادند 2هزار میلیارد تومان بود، بانک مرکزی در مطالعات بعدی متوجه شد گزارش‌ها مشکل داشته و زیان 3هزار میلیاردی اعلام شد.
حسین عبده تبریزی در پاسخ به این پرسش که چگونه 2 ماه پس از آنکه سازمان حسابرسی، بانک مرکزی و سازمان بورس اجازه افزایش 20 درصدی سرمایه را به بانک ملت داده بودند، حدود سه‌هزار میلیارد تومان زیان داده است، افزود: سازمان بورس مجوزهای افزایش سرمایه را می‌دهد و پیش از تغییر مدیریت بانک ملت، رقمی که به‌عنوان سود حسابرسی شده قرار دادند سود 2هزار میلیارد تومان بود بنابراین سازمان بورس آن را به‌روی سایت قرار داد و سپس از بانک مرکزی اجازه افزایش سرمایه دریافت می‌کند؛ بانک مرکزی در مطالعات بعدی متوجه شد گزارش‌ها مشکل داشته است و آن را اعلام کرد.
عبده با اشاره به اینکه این ایراد وارد است که چرا این اعلام با تأخیر انجام شد، گفت: برخی افراد پیش از آن، سهام را خریدند و بنابراین شکایت دارند که چرا این موضوع را با تأخیر اعلام کرد. وی با ابراز اینکه بورس نمی‌تواند در حساب‌ها دستکاری کند، گفت: مسئولیت حساب‌ها با کسی که حساب‌ها را تهیه می‌کند، است و حسابرسان فقط ناظر هستند و در این موضوع بانک ملت حساب‌های خودرا تهیه کرده است.
طبق گفته‌های عبده تبریزی ،حساب‌سازی‌ها در زمان مدیریت قبلی بانک ملت یعنی در هنگامی که «علی رستگارسرخه» از مدیران نجومی بگیر،سکان مدیریت بانک را برعهده داشت رخ داده است.
« رستگارسرخه» همان شخصی است که اسفند 93 با حمایت لابی سرخه ایها در دولت  به مدیرعاملی بانک ملت رسید و پس از آن ناصر شاهین‌فر را که او هم اهل سرخه بود به عنوان «معاون» خود برگزید، 2 نفری که خارج از فعالیت بانکی، شراکت‌های دیگری نیز داشتند.
در ماجرای فیش‌های حقوقی نجومی مشخص شد برخی مدیران بانکی از جمله «رستگار» دارنده حقوق‌های کلان هستند و ریخت و پاشهای فراوانی در بانک انجام داده‌اند. «رستگار» که ظاهرا علیرغم مخالفتهای جدی نهادهای نظارتی، به توصیه حسین فریدون به عنوان مدیرعامل بانک منصوب شده‌ بود ریخت و پاشهای عجیب و غریبی هم در این بانک انجام داده بود. به عنوان مثال،  تیرماه سال جاری علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس نهم شورای اسلامی در نشست خبری با نام بردن از دو بدهکار بانکی به‌نام‌های «مالامیری» و «دانیال‌زاده» افشا کرد که بانک ملت 400 میلیون درهم با کارمزد صفر درصد به آنها داده و این دو نفر این پول را به داخل کشور آورده‌اند و از طریق صرافی‌ها آن را تبدیل و مجدداً با کارمزد صفر درصد از بانک دریافت کرده‌اند و با سرمایه‌گذاری مجدد در بانک ملت سالانه 24 درصد سود گرفتند.
زاکانی در این نشست خبری اظهار کرد که این‌ اشخاص توسط حسین فریدون کادرسازی می‌شوند و این کار مستقیماً دست در بیت‌‌المال کردن است..
همچنین بعد از افشای تخلفات رسول دانیال‌زاده از زبان سخنگوی قوه قضائیه، جزئیاتی از پرونده شب‌دوست مالامیری توسط نماینده خمینی‌شهر در مجلس شورای اسلامی نیز فاش شد. سید محمد جواد ابطحی در گفت‌وگو با تسنیم با بیان اینکه در حال حاضر سرویس‌های امنیتی بیگانه برای شب‌دوست مالامیری که بدهکار بانکی است پناهندگی درست کرده‌اند و دیگر تحت تعقیب پلیس اینترپل نیز قرار ندارد، اضافه کرد شب‌دوست مالامیری رقم‌های بسیار کلانی توسط رانت‌هایی که داشته از بانک‌های ملی و ملت اخذ کرده است.
مالامیری ارتباطات نزدیکی با خانواده حسین فریدون برادر رئیس جمهور داشته است. اسناد واریز پول، به حساب دختر حسین فریدون در لندن و کانادا وجود دارد که نشان‌دهنده ارتباطات مالی بین فریدون و مالامیری است. از طرفی آقای رستگار از شعبه دوبی بانک ملت برای مالامیری وام‌های کلان اخذ می‌کند و  مالامیری این وام‌ها را در بانک ملت ایران تبدیل به ریال و سپرده‌گذاری با سود بالا می‌کند! مالامیری مجموعاً حدود 2 هزار میلیارد تومان وام دریافت کرده است. ابطحی خاطرنشان کرد: همچنین مالامیری در یک مؤسسه خیریه غربالگری سرطان با آذر غفوری همسر حسین فریدون همکاری داشته است.
بر اساس اسنادی که خبرگزاری تسنیم منتشر کرد، علی رستگار سرخه از محل دو شرکت در خارج از کشور طی 11 ماه در سال 94 حداقل مبلغ 125 هزار دلار و 200 هزار پوند دریافت کرده که بالغ بر 1 میلیارد و 400 میلیون تومان می‌شود، این در حالی است که ماهانه 37 میلیون تومان هم حقوق از بانک ملت می‌گرفته است.
مبلغ 125 هزار دلاری که رستگار تنها از یک شرکت دریافت کرده، بابت حضور در 16 جلسه بوده است. براساس اسناد و گزارش‌ها، علی رستگار همچنین رئیس هیئت مدیره تعداد دیگری از شرکتهای داخلی بوده که پاداش هیئت مدیره دریافت می‌کرده و مجموع دریافتی ماهانه رستگار در سال گذشته بالغ بر 295 میلیون تومان بوده است.
مدیرعامل معزول بانک ملت یکی از عوامل اصلی فساد بزرگ بانکی هم است چراکه سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از دستگیری علی رستگار سرخه اعلام کرد که وی در جریان «کشف یک باند سازمان یافته فساد بانکی» دستگیر شده است. در این پرونده در نخستین گام، علی رستگار سرخه‌ای مدیرعامل معزول بانک ملت و معاون بین الملل وی در این بانک از سوی سپاه دستگیر شدند.
یک روز پس از آن سرلشکر جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز در توضیحی بیشتر درباره این دستگیری، منحصر بودن اتهام رستگار سرخه به موضوع حقوقهای نجومی را از اساس رد کرد و از مسئله بالاتری سخن گفت. فرمانده کل سپاه می‌گوید: «مردم تصور می‌کنند این دستگیری در رابطه با دریافت حقوق‌های نجومی بوده است؛ قطعاً دریافت آن حقوق‌ها یکی از تخلفات بوده است، اما فرد مذکور به‌دلیل حضور در یک فساد اقتصادی بزرگ‌تر دستگیر شده است».
سرلشکر جعفری خبر جدید و مهمی درباره جزئیات این باند سازمان یافته افشا کرد و  گفت که «در این پرونده برخی سیاسیون نیز حضور داشته‌اند».
هرچند فساد بزرگ بانکی در سایه حقوق‌های نجومی چندان در افکار عمومی جلب توجه نکرده است ولی یکی از کدهای مهم مطرح شده در لابلای خبر فوق که توسط فرمانده کل سپاه مطرح شد، ارتباط برخی از سیاسیون با این باند فساد اقتصادی است. هنوز هیچ خبر رسمی و تأیید شده‌ای مبنی بر اینکه کدام چهره شاخص سیاسی در این پرونده تحت اتهام است به دست نیامده است.
در همین راستا، موسی غضنفرآبادی رئیس دادگاه انقلاب تهران، درباره بازداشت عوامل شبکه فساد بانکی توسط سازمان اطلاعات سپاه با بیان اینکه سپاه به‌عنوان ضابط خاص قوه قضائیه و با حکم دادگاه قضائی اقدام به این کار نموده، گفت: اخباری وجود دارد که حاکی از ارتباط حسین فریدون با این شبکه فساد بانکی است.
به هرحال ارتباط برادر رئیس جمهور با این پرونده هنوز توسط هیچ منبع رسمی تأیید نشده، با وجود این، در اینکه علی رستگار سرخه‌ای از دوستان نزدیک حسین فریدون بوده و با پشتیبانی او به ریاست بانک ملت رسیده بود، تقریباً تردیدی نیست.
حالا اگر دوباره به سخنان عبده تبریزی از چهر‌های موسوم به اصلاح طلب که در صدر این گزارش به آن اشاره شد نگاهی بیندازیم خواهیم دید نقش مدیرنجومی بگیردر زیان 3000میلیاردی سهامداران بانک ملت چگونه رقم خورده است.
وی رسما اذعان می‌کند که حساب‌سازی‌ها در بانک ملت و ادعای سود 2هزار میلیاردتومانی در دوره مدیریت پیشین بانک مذکور یعنی جناب «رستگار سرخه» رخ داده است که البته پس از بررسی مجدد حسابها سود 2هزار میلیاردی جایش را به زیان 3هزار میلیاردی داد و هزاران سهامدار بخت برگشته را بیچاره کرد.
نکته مهم دراین میان اینکه زیان سنگین فقط به بانک ملت محدود نمی‌شود و بانکهای دیگری نظیر بانک صادرات، تجارت و... نیز زیان شدیدی را به سهامدارانشان وارد کرده‌اند که بر این اساس باید منتظر بود تاپس از بازگشایی نماد این بانکها در بورس تاثیر آنها بر شاخص را ملاحظه کنیم.البته شاخص بورس دیروز هم با ریزش 200واحدی مواجه شد که  با این حساب طی دوروز گذشته دماسنج بازار سرمایه بیش از 1200واحد سقوط کرده است.
گفتنی است طی 3سال اخیر بسیاری از مردم که به امید وعده‌های حسن روحانی در بورس سرمایه گذاری کرده بودند با زیان هنگفتی روبرو شده و سرمایه‌هایشان آب رفته است.

پاسخ‌های لوکس به مشکلات مردم !؟(یادداشت میهمان)




«آنهایی که نتایج برجام را نمی‌بینند بروند عینک بزنند!»،«بعضی‌ها در سالهای گذشته هرچی پیش بینی کردند برعکس شده!» ،«برجام فضا را برای اقتصاد مقاومتی فراهم کرد!»و «ایران از رکود خارج شده و رشد اقتصادی به 7و4 دهم درصد رسیده!». اینها از جمله پاسخ‌های لوکسی بود که رئیس جمهور در نشست خبری هفته گذشته خود با خبرنگاران، در یک فضای مونولوگ به منتقدان برجام داد، در حالی که نقد دلسوزانه و مستند آنها به برجام و بیان مشکلات مردم را لوکس خواند! این پاسخ‌های بسیار لوکس درحالی از سوی عالی‌ترین مسئول اجرایی کشور بیان شده که باید گفت:
1- مردم آنچه بدون عینک تاکنون از برجام دیدند، روی کاغذ بوده و نه روی زمین. شاید دلیل این امر را بتوان در محرمانه بودن قراردادهای اقتصادی و نفتی و مذاکرات و مفاد برجام که آمریکایی‌ها به ملت ایران دیکته کردند، جستجو نمود، چراکه هر اقدام محرمانه‌ای، احتمالاً و شاید لاجرم نتایج نامرئی بدنبال دارد و مردم قادر به دیدن آن نخواهند بود.دراین باره کافی است به گزارش‌های رسانه‌های کشورهای اروپایی امضا‌کننده برجام توجه کنیم نه رسانه‌های منتقد داخلی، تا مشخص شود دستاوردهای برجام چقدر قابل دیدن است. شبکه خبری فرانس 24 فرانسه یک روز بعداز نشست خبری رئیس جمهور درگزارشی ازتهران تاکید کرد «یک فروند هواپیمای ایرباس در تهران به زمین نشست، اما بانکهای بزرگ خارجی هنوز از همکاری با ایران خودداری می‌کنند و کاسه صبر مردم ایران برای لمس دستاوردهای برجام در حال لبریز شدن است».این شبکه تلویزیونی صحبت‌های یک دانشجوی ساکن تهران را پخش کرد که می‌گوید «مسئولان می‌گویند تاثیرات و نتایج برجام قابل مشاهده است، اما ما چیز واقعی ندیدیم». «دستاورد هیچ» هم گفته رئیس کل بانک مرکزی خود دولت است نه منتقدان، و«اشتباه بودنِ اعتماد به آمریکا برای برداشته شدن تحریمها» نیز اعتراف مذاکره‌کننده اصلی یعنی وزیر خارجهِ خود محترم کشورمان است نه سخن منتقدان. پس سوال اساسی این است که این چه دستاوردی است که نه ملت ایران آن را می‌بیند و نه رئیس کل بانک مرکزی دولت و نه رسانه‌های داخلی و خارجی؟
2- یکی دیگر از پاسخ‌های لوکسی که رئیس جمهور به منتتقدان برجام داد این بود که:«مسائل بانکی ما با دولت‌ها و بانکهای بزرگ دنیا به صورت عالی است»!. این سخن نیز نه تنها مایه تعجب منتقدان داخلی برجام شد که رسانه‌ها و تحلیلگران خارجی را نیز که تاکنون در حمایت از برجام سنگ تمام گذاشتند، به تعجب واداشت، از جمله بى بى سى که هم نوا با برخی در داخل همواره از دستاوردهای برجام سخن می‌گفت در واکنش به این سخن رئیس جمهور، اذعان کرد « روحانی ديروز در نشست خبرى ادعای نادرستی مبنی بر «عادى شدن روابط ایران با بانکهای بزرگ جهانی» مطرح کرد؛در حالی که مهم‌ترین پاشنه آشیل اجرای برجام،عادی نشدن اين روابط است». معاون بین‌الملل اتاق بازرگانی و صنایع، معادن و کشاورزی ایران هم یک روز بعداز نشست خبری رئیس جمهور درحاشیه همایش سرمایه گذاری ایران و چین تاکید کرد:«تاکنون موافقتنامه‌های خوبی با هیئت‌های خارجی امضا شده اما مشکلات بانکی همچنان مهم‌ترین مانع توسعه روابط اقتصادی کشورها باایران است ».
3- ادعای رشد اقتصادی 7 و 4 دهم درصدی در نتیجه برجام و وجود نداشتن چنین رشدی در منطقه و در سطح جهان نیز از دیگر پاسخ‌های لوکس رئیس جمهور به منتقدان بود. این در حالی است که اولاً طبق گزارش سازمان ملل که همزمان با نشست خبری رئیس جمهور، توسط معاون دبیرکل این سازمان در مراسمی ارائه و منتشر شد، اقتصاد جهان در سال 2016 میلادی که دو هفته پیش به پایان رسید،رشد ضعیف2و2 دهم درصدی را تجربه کرده و بانک جهاني رشد اقتصادی ایران تا سال2018 میلادی (دو سال دیگر) را با فرض احتمال برقراری روابط مالی با بانک‌های خارجی و تحقق توافقات سرمایه‌گذاری‌های جدیدی که در حال مذاکره و تفاهم هستند، 4 و7 دهم درصد پیش بینی کرده.شاید مبنای ادعای رئیس جمهور همین پیش بینی بانک جهانی باشد که اشتباها! اعداد صحیح و اعشاری آن را جابجا بیان کردند.ثانیاً اگر ادعای رشد اقتصادی درست و برجام چنین دستاوردی داشته پس چرا آمارهای دستگاه‌های مختلف اقتصادی و متولی امور از جمله بانک مرکزی و مرکز آمار با هم تناقض دارد و هر چه از عمر دولت یازدهم بیشتر می‌گذرد، آمارهای روتین اقتصادی محرمانه‌تر می‌شود؟.امری که صدای روزنامه‌های طرفدار دولت و نه روزنامه‌های منتقد را هم درآورده. آیا مردم برای دیدن این آمارها هم نیاز به عینک دارند؟
4- «در نتیجه برجام کشور از رکود خارج شده!». این هم از جمله پاسخ‌های رئیس جمهورمحترم به منتقدان برجام بود. اگر کشور از رکود خارج شده چرا در بازار مسکن، معاملات حدود ۵۰ درصد کاهش یافته و بازار آهن قربانی رکود مسکن شده است؟ به گفته رئیس اتحادیه مشاوران املاک کشور در ۱۱ روز ابتدای ماه گذشته (دی ماه) در مقایسه با سال گذشته ثبت قراردادهای خرید و فروش مسکن نصف شده. رئیس اتحادیه فروشندگان آهن هم چهارشنبه گذشته با بیان اینکه در طول ۳ سال اخیر حدود ۱۴۰۰ واحد آهن فروشی تعطیل شده تاکید کرد انتظار زیادی برای رفع رکود کشیدیم، اما نه تنها گشایشی در بازار اتفاق نیافتده، بلکه رکود شدیدتر هم شده است. آقای رئیس‌جمهور تاکید داشت برای دیدن نتایج برجام فقط به صنعت ذوب آهن و فولاد نگاه کنیم که چگونه قبلاً انبارها و حتی حیاط‌های کارخانه‌ها پر از محصولات آنها بود و اکنون به‌ مدد رونق اقتصادی خالی شده است. در گفت‌وگویی که چهارشنبه گذشته به همین دلیل با مدیرعامل بزرگترین شرکت فولاد آلیاژی کشور داشتم و نظر وی را در باره این سخن رئیس جمهور جویا شدم، از واردات گلایه‌مند بود که چگونه به تولید داخل ضربه زده و تاکید داشت دلیل خالی بودن انبارها این است که اکثر کارخانه‌های فولادی با یک سوم ظرفیت کار می‌کنند!
5- رئیس جمهور در پاسخ به سؤالی مبنی براینکه دستاوردهای برجام برای حاشیه نشینان و فقرای جامعه چیست،دریک پاسخ بسیارلوکس می‌گوید وجود این همه کارگر در صنعت نفت نشانه دستاورد‌های برجام برای فقراست! اولا مگر در دولت یازدهم نیروی جدیدی در صنعت نفت مشغول کار شده است؟، این نیروها همان نیروهایی هستند که قبل از دولت یازدهم مشغول خدمت به کشور بودند. ثانیاً معنای دیگر این سخن رئیس جمهور این است که کارگران شریف صنعت نفت هم جزء فقرا هستند وهمین که اخراج نشدند،باید خدا را شکر کنند!. ثالثاً این سخن رئیس جمهور انسان را یاد قبل از انقلاب می‌اندازد که نقل میکردند دولت وقت در واکنش به موج گرانی‌ها ادعا کرده بود برای رفاه حال فرهنگیان، به حقوق ارتشیان اضافه شده است!
6-  رئیس جمهور مدعی بود که «هدف از مذاکرات هسته‌ای و برجام این بود که به دنیا بگوییم ما به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم و از ایران نترسید.»! این درحالی است که نه تنها خود مذاکره کنندگان آمریکایی و اروپایی نیز اذعان داشتند که ایران نه سلاح هسته‌ای دارد و نه بدنبال آن است، بلکه دنیا به مقاومت ملت ایران در مقابل زیاده‌خواهی‌های آمریکا افتخار می‌کرد و آن را می‌ستاند وزیرامورخارجه اوباما30 تیر94 در گفت‌وگو با شبکه تلويزيوني ان‌بي‌سي تاکید می‌کند: «ايراني‌ها هیچ تمایلی برای ساخت بمب ندارند». شبکه تلويزيوني پي‌بي‌اس آمريکا هم همان روز می‌گوید «مردم آمريکا می‌دانستند برنامه هسته‌اي ايران تهدیدی نیست که بخواهند بخاطرش به جنگ بروند». گلوبال ریسرچ هم نوشت «ایران هیچ گاه تهدیدی برای کشورهای غربی یا شرکای منطقه‌ای آنها نداشته است». پايگاه اينترنتي فارن پالیسي 14 مرداد 94 تاکید کرد «هيچ مدرکي وجود ندارد که نشان دهد ايران بدنبال سلاح هسته‌اي است. نهادهاي اطلاعاتي آمريکا هم ازسال 2007 تاکنون به اين نتيجه رسيده‌اند که ايران هيچ برنامه‌ای برای ساخت تسليحات هسته‌اي ندارد».
7- رئیس جمهور همچنین مدعی بود برجام فضای فعالیت را برای اقتصاد مقاومتی آسان‌ترکرده وافزایش تولید و صادرات نفت یک حرکت بزرگی در اقتصاد مقاومتی است! این خام ‌فروشى نفت به تعبیر رهبرمعظم انقلاب حالت «بچّه‌ پول‌‌دارىِ ملّى» است،و ایشان در ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی به نفت را از الزامات اقتصاد مقاومتی برشمردند نه افزایش آن را،و تاکید دارند «اداره کشور با استخراج نفت و فروش آن؛ شیوه‌ غلطی است.(اول فروردین90 ( این چه معامله پُرخسرانی است.من واقعاً خوشحال نمی‌شوم ‌وقتی که آمارِ افزایش صادرات و تولید نفت را می‌شنوم (شهریور 94 دیدار هیئت دولت)».
8- «اگر برجام نبود چی میشد»، دیگر سخن رئیس جمهور برای توجیه دستاوردهای برجام بود. اولاً باید در جواب این سخن گفت اگر به سخنان رهبری به خوبی توجه می‌شد، هیچی نمی‌شد. رهبرمعظم انقلاب در سال 89 تاکید داشتند «بنده هم یقین دارم ملت ایران و مسئولین کشور تحریم‌ها را دور می‌زنند، تحریم‌کنندگان را ناکام می‌کنند؛ مثل موارد دیگری که در سالهای گذشته مجبور شدند یکی یکی عذرخواهی کنند» ثانیاً پاسخ این سخن رئیس جمهور را نه منتقدان داخلی که خود غربی‌ها دادند و به دلیل همین پاسخ‌ها، برجام را به ملت ایران تحمیل کردند. ۱۴ مرداد94 جان کری وزیر خارجه اوباما در مصاحبه با نشریه آتلانتیک تاکید میکند: «اگر کنگره با این توافق مخالفت کند، این یعنی پایان کار تحریم‌ها خواهد بود چون تحریم‌ها در حال فرسایشی و از بین رفتن بودند». دو روز بعد جان مک لالين معاون سابق سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا (سيا) اذعان می‌کند: «ايران تا پانزده سال آينده در منطقه قوي‌تر خواهد شد قطع نظر از اينکه اين توافق هسته‌اي وجود داشته باشد يا وجود نداشته باشد.» ده روز بعد معاون امنيت ملي آمریکا و رئيس انديشكده آمريكايي ادموند بورك هشدار دادند «اگر برجام امضا نمی‌شد سياست تحريم شکست می‌خورد و تهران موفق به خنثي سازي طرح هاي اوباما و شورای امنیت سازمان ملل می‌شد».