مذاکره کردید یا دیکته نوشتید؟!(یادداشت روز)


1- شخصی که خطای بزرگی مرتکب شده و خسارت فراوانی دیده بود با تأسف می‌گفت؛ کاش نصایح پدرم را شنیده بودم و به هشدارهایش گوش کرده بودم. پرسیدند؛ نصایح ایشان چه بود؟ جواب داد؛ چه می‌دانم؟ عرض کردم که نصایحش را گوش نکردم و نمی‌دانم چه بود و چه گفته بود؟!
در مثل مناقشه نیست و گاه یک لطیفه می‌تواند گویاتر از چند مقاله و ساعت‌ها سخنرانی باشد. از این روی و با عرض پوزش باید گفت؛ خسارت‌های فراوان برجام که از نخستین روزهای بعد از اجرایی شدن آن شاهد بوده‌ایم و از آن هنگام تاکنون نیز همه روزه شاهد زیاده‌خواهی‌های تازه‌تر حریف هستیم، نتیجه بی‌توجهی دولت محترم و تیم هسته‌ای کشورمان به هشدارهای پی‌در‌پی و مستند منتقدان دلسوز بوده است. هشدارهایی که امروزه تمامی آنها به واقعیت نشسته اما هنوز هم تیم مذاکره‌کننده کشورمان حاضر به پذیرش آن نیست و کماکان بر ادامه راه خسارت‌آفرینی که تاکنون طی کرده است اصرار می‌ورزد.
2- دیروز آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه در واکنش به اظهارات اخیر خانم نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل گفته است؛ «برجام دارای چارچوب کاملی است که در همه زمینه‌ها راهکارهای خود را مشخص کرده و بسیار دقیق مذاکره و نوشته شده است»!
تیم هسته‌ای کشورمان توضیح نمی‌دهد که؛
 الف: اگر برجام بسیار دقیق نوشته شده است! چرا حریف هر از چندگاه با استناد به برخی از بخش‌های دو پهلوی آن که متاسفانه به هنگام تدوین برجام از نگاه تیم مذاکره‌کننده پنهان مانده است، باج‌های تازه می‌خواهد؟!
ب: چرا تاکنون اصلی‌ترین هدف مذاکره که لغو تمامی تحریم‌ها بوده است نه فقط به دست نیامده، بلکه هر از چندگاه تحریم‌های دیگری نیز به آن افزوده شده است که تصویب «مادر تحریم‌ها» تازه‌ترین نمونه آن است؟!
ج: اگر بدعهدی‌های آمریکا را نقض برجام می‌دانند چرا از اعلام آن بیم دارند و به شدت خودداری می‌ورزند؟ و چنانچه نقض برجام نمی‌دانند، باید به این سؤال منطقی پاسخ بدهند که این چگونه «مذاکرات و نوشته بسیار دقیقی» بوده است که طرف مقابل می‌تواند نه فقط به راحتی از انجام تعهدات خود سر باز بزند بلکه امتیازات فراوان دیگری نیز مطالبه کند؟! این حالت اگر نقض برجام نیست به وضوح حاکی از آن است که برخلاف اظهارات دیروز آقای ظریف، برجام «بسیار دقیق مذاکره و نوشته» نشده است و با عرض پوزش باید گفت؛ تیم هسته‌ای کشورمان از کارایی و توان لازم برای انجام مذاکرات برخوردار نبوده و نتوانسته است مانع از کلاه‌ گشادی شود که حریف برای برنامه هسته‌ای و اقتصاد ایران اسلامی تدارک دیده و سرمان گذاشته است، و دهها - تاکید می‌شود دهها- پرسش دیگر که تاکنون بی‌پاسخ مانده و فهرست آن نیز به درازا می‌کشد. اما در این مختصر فقط به چند نمونه که پیش از این از سوی منتقدان درباره آن هشدار داده و مورد توجه قرار نگرفته بود،‌ اشاره می‌کنیم. بخوانید!
3- روز 24 فروردین‌ماه 93 طی یادداشتی با عنوان «سایه پیش‌روی» در کیهان به خبری ‌اشاره کردیم که امروزه نتیجه بی‌توجهی دولتمردان محترم کشورمان به آن خبر موثق را به وضوح می‌توان دید؛ در بخشی از یادداشت مورد ‌اشاره آورده بودیم؛
فردای آن روز که توافقنامه ژنو به امضاء رسید - یکشنبه 3 آذرماه 92 (24 نوامبر 2013) - «فرد کاپلن» روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی و ستون‌نویس روزنامه‌های نیویورک تایمز، نیویورکر، آتلانتیک و اسلیت آنلاین و مؤلف چند کتاب در زمینه‌های نظامی و جنگ هسته‌ای، طی مقاله‌ای با ابراز تعجب نوشت:
« چند هفته پیش یک مقام رسمی ارشد کاخ سفید از من و چند روزنامه‌نگار دیگر دعوت کرد تا نظر ما را درباره پیش‌نویس توافقنامه‌ای که قرار بود اوباما در مذاکره ۱+۵ با ایران به طرف ایران پیشنهاد کند جویا شود. وقتی متن پیش‌نویس توافقنامه را دیدیم، آن را کاملاً یکسویه ارزیابی کردیم و همه ما بر این باور بودیم که ایرانی‌ها هرگز این متن را نخواهند پذیرفت و به شرایطی که در آن آمده است تن ‌نخواهند داد. پیش‌نویس توافقنامه به گونه‌ای بودکه هیچیک از مواد آن نمی‌توانست با اعتراض یک آمریکایی، یک اسرائیلی و یا یک عرب متعصب روبرو شود. اما امروز که متن توافقنامه یکشنبه ژنو منتشر شد با کمال تعجب دیدم همان پیش‌نویسی است که چند هفته قبل دیده بودم و اکنون تیم هسته‌ای ایران، برخلاف انتظار ما، بدون کمترین تغییری در متن پیش‌نویس به آن تن داده و پذیرفته است.»!
کیهان در همان اولین روزهای بعد از توافق ژنو و در جریان رصد رسانه‌های آمریکایی به نوشته «فردکاپلن» در سایت «اسلیت آنلاین» دسترسی پیدا کرده بود ولی به مصداق آیه شریفه «ان جائکم فاسق بنباء... اگر فاسقی خبری آورد، درباره آن تحقیق کنید» انتشار آن را به مصلحت ندیده و ترجیح داده بودیم که با اعلام پیروزی تیم هسته‌ای و رئیس‌جمهور محترم کشورمان همسویی کنیم، اما وقتی متن توافقنامه ژنو - به روایت وزارت خارجه خودمان و نه Fact sheet  کاخ‌سفید -
منتشر شد، با کمال تاسف آنچه فردکاپلن نوشته بود را «واقعی» یافتیم و در یادداشت مورد اشاره به آن پرداختیم.
4- در جریان مذاکرات طی یادداشتی درباره ماده 4 معاهده NPT هشدار داده و نوشتیم در این ماده حق غنی‌سازی کشورهای عضو به گونه‌ای مطرح شده است که بعید نیست طرف مقابل در تفسیر آن دست به ترفندی موذیانه بزند و ادعا کند که در عبارت «حق مسلم هم‌پیمانان در انجام تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز» بر حق غنی‌سازی تصریح نشده است. و نوشته بودیم لازم است در صورت استناد حریف به این ماده تیم هسته‌ای ایران در متن توافقنامه به صراحت بر حق غنی‌سازی کشورمان تصریح کند. این هشدار نیز نادیده گرفته شد و بعد از آن که آقای ظریف در پایان مذاکرات اعلام کرد که حق غنی‌سازی کشورمان به رسمیت شناخته شده است، جان کری پشت تریبون رفت و با استناد به ماده4 NPT این حق را انکار کرد. فابیوس، وزیر خارجه فرانسه نیز که ابتدا با استناد به همان ماده بر حق غنی‌سازی ایران تاکید کرده بود فردای آن روز اظهارات قبلی خود را نادیده گرفت و با جان کری همراه شد.
5- منتقدان و از جمله کیهان از تیم مذاکره‌کننده خواسته بودند که مذاکرات به روال تعریف شده در عرف دیپلماتیک، به زبان فارسی صورت بپذیرد و متن کامل توافق نهایی به دو زبان فارسی و انگلیسی که هر دو قابل استناد باشند نوشته و منتشر شود. این خواسته که در صورت تسلط کامل مذاکره‌کنندگان به زبان انگلیسی نیز برای پیشگیری از سوءاستفاده حریف ضرورت داشته و معمول و شناخته شده است، مورد توجه تیم کشورمان قرار نگرفت و نتیجه آن که طرف مقابل در برخی از مواد و بندهای حساس از واژه‌های دوپهلو استفاده کرد و از آنجا که متن فارسی توافق وجود ندارد، این ترفند حریف هم‌اکنون نیز مشکل‌آفرین شده است. متن زیر، عین سخنان خانم وندی شرمن است که در تاریخ 2 فروردین ماه 96 (22 مارس 2017) در اندیشکده وودرو ویلسون بیان کرده است. بخوانید!
خانم شرمن در حالی که پوزخندی بر لب دارد می‌گوید؛
« LIFT لغتی است که در زبان انگلیسی به معنی معلق نگاه داشتن و یا موقتا متوقف کردن است، اما طرف ایرانی LIFT را به معنای پایان دادن و خاتمه دادن - REMOVE - تلقی می‌کرد و به همین علت نیز، ما از این لغت استفاده کردیم»!
وندی شرمن با صراحت می‌گوید از بی‌اطلاعی طرف ایرانی نسبت به جایگاه واقعی واژه‌ها سوءاستفاده کردیم و به بیان دیگر سر تیم ایرانی کلاه گذاشتیم!
حالا خودتان قضاوت کنید که اگر مذاکرات به روال تعریف شده در عرف‌دیپلماتیک با زبان فارسی انجام می‌شد و در نهایت توافق در دو متن فارسی و انگلیسی تنظیم می‌گردید، آیا این کلاهبرداری امکان‌پذیر بود؟
قاعده شناخته شده در تنظیم توافقنامه‌ها آن است که برای پیشگیری از سوءاستفاده در تفسیر واژه‌های دو پهلو، معنا و تعریف مورد توافق از آن واژه را به صراحت در متن می‌آورند (تعریف جامع و مانع) و یا یک مرجع مرضی‌الطرفین برای تفسیر اینگونه واژه‌ها تعیین کرده و در متن اصلی توافقنامه بر آن تصریح می‌کنند. اما متاسفانه تیم هسته‌ای کشورمان این قاعده بسیار بدیهی و شناخته شده را نیز رعایت نکرده است.
گفتنی است که در بخشی از یادداشت کیهان تاکید کرده و هشدار داده‌ بودیم که آمریکایی‌ها به استاد «جنگ کلمات- WORD WAR -» شهرت دارند و تیم هسته‌ای کشورمان نباید از این نکته غفلت کند که متاسفانه کرد!
6- یکی از اعضای تیم هسته‌ای کشورمان می‌گوید؛ «ابتکار عمل دست غربی‌ها بود، کل متن بخش تحریم‌ها در برجام از طرف آمریکایی‌ها به دکتر ظریف داده می‌شد و ما در فاصله لوزان تا وین مشغول متن‌خوانی و تطبیق ضمائم با متن و با قوانین تحریم بودیم. اینکه گفته می‌شود متن برجام دستاورد است، درست نیست، ما فقط متن آمریکایی‌ها را پذیرفتیم. البته ما نسبت به باقی‌ماندن تحریم دلار و باقی‌ماندن تحریم برخی نهادهای موضوع تحریم هسته‌ای نظیر سپاه در لیست SDN اعتراض کردیم، اما گفتند از این موارد عبور شده و قابل تغییر نیست»!
7- اکنون باید از تیم مذاکره‌کننده پرسید، کدامیک از موارد فوق قابل انکار است؟ و اگر انکار کردنی نیست- که نیست- و اسناد آن موجود است، چرا اصرار دارید خطای بزرگی که مرتکب شده  و خسارت محض و خطرآفرینی که به بار آورده‌اید را ادامه بدهید؟! دراین‌باره باز هم گفتنی‌هایی هست.

حسین شریعتمداری

دیروز: بتن ریخته‌ایم/امروز: نریخته‌ایم، فتوشاپ است !



در حالی که تهدیدات و بدعهدی‌های آمریکا در موضوع هسته‌ای هر روز ابعاد تازه‌ای پیدا می‌کند و بیش از گذشته معلوم می‌شود که برجام کلاه گشادی بوده که آمریکا به سر تیم مذاکره‌کننده ما گذاشته، رجز‌خوانی‌های خالی از محتوا و تحریف واقعیت در اردوی دولت همچنان ادامه داد.
در اوج جریان مذاکرات، یکی از دغدغه‌های جدی منتقدین، از دست دادن امتیازات مهم و کلیدی کشورمان در برابر وعده‌های پوچ آمریکا بود.
آن روزها اغلب دولتمردان و رسانه‌های زنجیره‌ای به کیهان و دیگر منتقدان حمله می‌کردند و ما را بدبین و حتی همسو با دشمن می‌خواندند بدون آنکه بفهمند از دست دادن امتیازات در یک معامله مهم و حیاتی با دشمن چه خطری را متوجه کشور می‌کند!
اندکی بعد رهبر معظم انقلاب در قالب شروطی نه گانه به برجام پرداخته و در یکی از آن بندها، این موضوع را مورد تاکید قرار دادند.
حالا با گذشت مدتی طولانی از اجرای برجام دیگر کمتر کسی است که بتواند آن همه ادعا و هیاهو را تایید کند. اما برخی هنوز هم حاضر نیستند و با تکرار سخنانی خلاف واقع و مطلقا نا‌درست، می‌کوشند به فریب افکار عمومی ادامه دهند! سخنانی که حتی با حرف‌های دیروز خودشان و یا برخی وابستگان به خودشان یا دولت در تضاد آشکار است!
فتوشاپ بود!
یکی از مطرح‌ترین چهره‌ها در موضوع هسته‌ای کشورمان، علی‌اکبر صالحی، معاون رئیس‌جمهور و رئیس‌سازمان انرژی اتمی است. او همان کسی است که در مجلس قسم جلاله خورده بود که‌: «والله و بالله و تالله» هیچ کندی در روند هسته‌ای نخواهیم داشت!!
حالا صالحی حرف‌های بامزه‌تری می‌زند! حرفهایی که حتی خود او هم باور نمی‌کند چون قبلا خلاف آن را گفته است!
دوشب قبل گفت‌وگویی از صالحی با خبرنگار صدا و سیما در بخش‌های خبری پخش شد که وی در آن مدعی بود در راکتور اراک بتن ریخته نشده و تصاویر منتشر شده«فتوشاپ»بوده است!
ظاهرا منظور صالحی از تصاویر،همان یک عکسی است که ابتدا یک کانال تلگرامی به‌عنوان طنز منتشر کرد و بعد به‌عنوان سمبل وادادگی در برابر دشمن دست به دست شد!
صالحی در این گفت‌وگو می‌گوید:« برخی می‌گویند صنعت هسته‌ای متوقف شده است، بستند و بردند؛ قسم جلاله هم بخورید فایده‌ای ندارد. به این علت تصمیم گرفتیم تصاویر رآکتور مدرن اراک منعکس شود...کسانی که با ارائه تصاویر فتوشاپی از چاله‌ای که با سیمان پر شده بود مدعی شدند در قلب رآکتور اراک سیمان ریخته‌اند عذرخواهی یا استغفار کنند زیرا افکار عمومی را نابجا مشوش کردند.» وی سپس با ساده و بی‌ارزش جلوه دادن آنچه اتفاق افتاده می‌گوید:«این درحالی است که در برخی لوله‌های این رآکتور به قطر چند سانت و به طول مثلا دو سه متر سیمان ریخته شد نه در رآکتور، در لوله‌هایی که بیرون از رآکتور است» می‌بینید که از نظر صالحی آنچه رخ داده اصلا چیز مهمی نیست! چند لوله بی‌ارزش و بی‌خاصیت پر شده!
صالحی در نمای سال 94
اما بنظر می‌رسد صالحی حرف‌های دوسال قبلش را از یاد برده و گرنه اینگونه بی‌محابا به منتقدان نمی‌تاخت و این همه حرف‌های خلاف واقع به زبان جاری نمی‌کرد و تازه در جایگاه معلم اخلاق،دیگران را به توبه و استغفار دعوت نمی‌کرد! شاید حالا او با خواندن سخنان سال 94 خودش، به یاد بیاورد که به خاطر چند سال خلاف‌گویی بیش از دیگران نیازمند استغفار است!
وی در 5 مرداد 94 در گفت‌وگوی ویژه خبری صراحتا بیان کرد:« مخزن فولادی رآکتور اراک با بتن پر می‌شود...همچنین به علت رعایت مسائل ایمنی حتی اگر مخزن با بتن پر نشود امکان استفاده مجدد از این مخزن نیست زیرا استفاده دوباره از آن خطرات زیادی دارد.»
وی سپس بازی با الفاظ را در پیش گرفت و گفت: جان کری در سخنان خود در کنگره ‌اشتباه کرد و گفت زمانی که قلب رآکتور آب سنگین اراک را در می‌آورند‌، محل آن را بتن می‌ریزند و دوستان ما در ایران همان را مبنا قرار دادند»
و توضیح نداد که مگر مسئله بر سر «کلمه‌» است!؟ قلب، کلندریا، مخزن یا هر اسم دیگری!؟ مهم این است که قلب رآکتور اراک خارج و برای همیشه غیر قابل استفاده و نابود شد!
این را خود دکتر صالحی بیان کرده،اما احتمالا حالا یادش نیست!صالحی در همان گفت‌وگو در پاسخ به این پرسش که تعهد ما درباره اراک برگشت‌پذیر نیست گفت: «بله، زیرا اگر مخزن را در بیاوریم حتی اگر آن مخزن سالم باشد به علت مسائل ایمنی نباید آن را دوباره بر سر جای خودش برگرداند بلکه باید مخزن جدید ساخت.»
می‌بینید که در فاصله مرداد 94 تا مرداد 96 فتوشاپ چه کاری با انرژی هسته‌ای ایران کرده است!؟
کمالوندی هم فتوشاپ شده!؟
شاید صالحی بخواهد حرف‌هایش را انکار کند! شاید بگوید صدا و سیما حرف‌های او را فتوشاپ کرده است! می‌شود گفت دیگر! مثل همین چند سال که همه چیز گفته شد و همه جور قسمی خورده شد، اما آب از آب هم تکان نخورد! اما به جز صالحی‌، کمالوندی هم همه این روند را تایید کرده است. او سخنگوی سازمان انرژی اتمی و نیروی زیر دست صالحی است، اما سخنان مهم و البته تاثر برانگیزی دارد وی در دی ماه 94 در سخنانی که گویی خبر از پایان ماموریتی مهم و خطیر و فتحی نمایان می‌دهد اعلام کرد: «ما دیروز مرحله نهایی خروج قلب رآکتور اراک را انجام دادیم و امروز هم تا حدود یک ساعت پیش کار ما کاملاً تمام شد و عصر امروز توسط بازرسان آژانس راستی‌آزمایی می‌شود...حفره‌های کلندریا با سیمان پر می‌شود.» موضوع واضح است و ظاهرا آن روزها نرم‌افزار فتوشاپ تولید نشده بود!
بعد هم کمالوندی سخنی می‌گوید که تلخ‌تر از حرف‌های دیگرش است وی می‌گوید: «قرار بود کلندریا چند تکه شود اما ما نپذیرفتیم به این دلیل که می‌خواهیم این را به عنوان سمبل صنعت هسته‌ای خود نگه داریم»! وی توضیح نمی‌دهد که این نماد، نماد چه خواهد بود!؟ نماد ذلت!؟ تسلیم شدن!؟ عقب‌نشینی و تحقیر یا چه!؟
حتی برجام هم فتوشاپ است!
اما به جز همه آنچه تا کنون خواندید و فتوشاپ بود،ظاهرا صالحی معتقد است برجام هم فتوشاپ بوده و ما در این چند سال بر سر یک تصویر فتوشاپی مذاکره می‌کردیم!
به موجب بند 3 از پیوست یک برجام ،ما متعهد به نابودی رآکتور اراک شده‌ایم و بازی با کلمات و چانه‌زنی بر اینکه سیمان در لوله ریخته شد یا در چاله، چیزی از آنچه که به سر انرژی هسته‌ای کشورمان آمد کم نمی‌کند،هرچند در همانجا هم صراحتا به موضوع سیمان ‌اشاره شده است. بخوانید:« ایران به ساخت و ساز رآکتور ناتمام موجود بر مبنای طرح اولیه ادامه نخواهد داد و کالندریای موجود را خارج کرده و آن را در ایران نگهداری می‌کند. تمام کانال‌های کالندریا با بتن به گونه‌ای پر می‌شوند که برای کاربرد هسته‌ای غیر قابل استفاده باشد و آژانس بتواند غیر قابل استفاده‌بودن آن را راستی‌آزمایی کند.‌»
آرزو می‌کردیم جناب صالحی با تبحر و توانمندی که دارد و یا با توسل به چند قسم جلاله، می‌توانست ثابت کند که این بند و بخصوص آنجا که به خارج کردن کالندریا و پرکردن کانال‌ها حکم می‌کند، فتوشاپ است! افسوس که نمی‌شود و کار از کار گذشته.در نطنز و 1050 سانتریفیوژ در فردو داشته باشیم و مابقی آن جمع‌آوری شود این توافق ماست و قرار نیست آن را زیر پا بگذاریم.
ما قوی‌تر بودیم!
 البته صالحی از این دست سخنان بسیار دارد. او مدتی قبل در سخنان اعجاب‌انگیزی گفته بود:« یکی از تفاوت‌های تیم مذاکره‌کننده ایرانی با آمریکایی این بود که تیم ما سال‌ها در جریان مذاکرات هسته‌ای بود ولی آنها در این امر تازه‌کار بودند
و تجربه کافی نداشتند»!!
این سخن صالحی آن‌قدر خنده‌دار است که مرغ پخته را هم به خنده می‌اندازد! هم خود او و هم مردم ما شاهد بودند آمریکایی‌ها با پشتیبانی تیمی بیش از هزار نفر در اتاق فکر‌های متعدد،چطور تیم ما را سرگرم کارهای دم‌دستی و حتی عکس انداختن در جلسه رسمی توسط عباس عراقچی مشغول کردند و آنچه می‌خواستند کردند. اما پاسخ ادعای صالحی را از زبان یک عضو تیم بخوانید بهتر است. مدتی قبل دکتر سادات از اعضای تیم مذاکره‌کننده در جلسه‌ای و در پاسخ به انتقاد از بقای تحریمها در پسابرجام گفته بود:« بخشی از مشکل به مذاکرات برمی‌گردد و بخشی نه. مشکل اصلی عجله شدید روسا برای رسیدن هرچه سریع‌تر به توافق بود. کار درست این بود که تیم ایرانی خودش تحریمهای مهم را شناسایی می‌کرد و در تهیه متن برجام پیشقدم می‌شد. اما این‌طور نبود. دوستان مذاکره‌کننده به دلیل فشار سیاسی و علی‌رغم مخالفت کارشناسان تحریم، بدون ‌تأنی لازم چارچوب لوزان را پذیرفتند. در مرحله بعد نیز ابتکار عمل دست غربی‌ها بود. کل متن بخش تحریمها از برجام از طرف آمریکایی‌ها به دکتر ظریف داده شد و ما در فاصله لوزان تا وین مشغول متن‌خوانی و تطبیق انکسها (ضمائم) با متن و با قوانین تحریم بودیم! اینکه گفته می‌شود متن برجام دستاورد است، درست نیست! ما متن آمریکایی‌ها را فقط پذیرفتیم! حالا متوجه شده‌اند که ابعاد متن ابعاد وسیع‌تر از تصور بوده! البته در آن زمان ما نسبت به باقی‌ماندن تحریم دلار و باقی‌ماندن تحریم برخی نهادهای موضوع تحریم هسته‌ای نظیر سپاه در اس دی ان لیست اعتراض کردیم اما گفتند از این موارد عبور شده و قابل تغییر نیست!!!»
این همان تیم قوی‌تر است!؟ آیا این اظهارات هم فتوشاپ است!؟
خوش خیالی پایان ندارد
صالحی در همان گفت‌وگو در سخنانی عجیب می‌گوید فرض کنید همه چیز خراب شده،همه تحریم‌ها برگشته و برجامی در کار نیست،اما من به شما اطمینان می‌دهم این توافق برای ساخت رآکتور اراک از بین نمی‌رود!
واقعا چه اتفاقی افتاده!؟ کدام خوش عهدی،کدام صداقت راستی در دشمن شخصی مثل صالحی را تا این اندازه به آنها خوش‌گمان کرده است!؟ آمریکایی‌ها که حاضر نشدند آشکارترین تعهداتشان در برجام را عملی کنند، بر اساس چه منطقی تا لحظه آخر پای پیمان اراک خواهند ماند!؟ آیا با این همه خلف وعده،وقت آن نیست که به خوش‌خیالی‌ها پایان داده شود!؟
کهنه و قدیمی است، به‌درد نمی‌خورد!
اما صالحی یک چیز دیگر هم گفته،او قبلا هم در مجلس و در سخنانی دستاورد‌های هسته‌ای را بی‌ارزش وکهنه معرفی کرده بود و در این گفت‌وگو هم همین کار را می‌کند! وی می‌گوید:«فرض کنیم به ما دستور بدهند که برگردیم به رآکتور سابق و همان طراحی سابق را جلو ببرید که اصلاً طراحی مناسبی نبود (!) مربوط به 40-50 سال پیش بود»! واقعا صالحی به این حرف‌ها اعتقاد دارد!؟ آن هم در حالی‌که بخش مهمی از جریان هسته‌ای کشور تحت مدیریت خود او شکل گرفته!؟ چرا باید با سخنانی از این دست،همه زحمات دانشمندان و تلاشگران هسته‌ای را نادیده گرفت و بعد لاف گزاف زد که با وصل کردن چند متر لوله،بلافاصله به غنی‌سازی 20 درصدی می‌رسیم!؟ همان ساختار قدیمی این توان را دارد!؟ اگر اینگونه است که باید قبول کرد آن طراحی مربوط به 40-50 سال قبل،خیلی هم عالی و مترقی است!
به نظر می‌رسد حفظ برجام و اهداف سیاسی و ترس از برافتادن پرده‌ها،حامیان برجام را به گفتن حرفهایی متناقض و خلاف بدیهیات وادار کرده است،اما ماه همیشه پشت ابر نمی‌ماند.
جاده یکطرفه صدا و سیما
در این بین باید از صدا و سیما گلایه جدی کرد که چرا اجازه می‌دهد اکاذیب و خلاف واقع‌های تمام نشدنی به صورت یکطرفه و دائما در آن رسانه منتشر شود بدون آنکه هیچ کس اجازه جواب دادن داشته باشد!؟ چرا حداقل سخنان سابق خود صالحی را در کنار همین سخنان جدید منتشر نمی‌کنید تا میزان صداقت این افراد معلوم شود!؟ اینگونه اطلاع‌رسانی یکسویه،جفا به شعور و آگاهی مردم و خیانت به انقلاب اسلامی است و نتایج تلخ خواب کردن مردم را در پی خواهد داشت